کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جَل و عَلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جَل و عَلا
فرهنگ گنجواژه
صفت خداوند.
-
واژههای مشابه
-
جل
واژگان مترادف و متضاد
۱. پلاس، پوشش، گلیم، نمد ۲. همه
-
جل
فرهنگ فارسی معین
(جَ لَّ) [ ع . ] (فع .) بزرگ است ، کبیر است . ؛~الخالق بزرگ است آفریننده . ؛~جلاله بزرگ است شکوه او (خدای ).
-
جل
فرهنگ فارسی معین
(جُ لّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پارچه از هر جنس . 2 - پوششی برای چارپایان ، پالان .
-
جل
فرهنگ فارسی معین
(جَ) (اِ.) نک چکاوک .
-
جل
لغتنامه دهخدا
جل . [ ج ُ ] (اِ) کهنه . جنده . ژنده . رکو. (یادداشت بخط مؤلف ). پلاس .
-
جل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جلک› (زیستشناسی) [قدیمی] jal =چکاوک
-
جل
دیکشنری فارسی به عربی
بطانية
-
جَلَ
لهجه و گویش گنابادی
jala در گویش گنابادی یعنی تگرگ
-
جُل
لهجه و گویش بختیاری
jol 1. لحاف، رختخواب؛ 2. پلاس.
-
جُل
لهجه و گویش تهرانی
لباس/پارچه کهنه، پارچه زیر پالان،پلاس
-
جل
لهجه و گویش تهرانی
جلی، چرم لیفه، چرم لیوه
-
جل
واژهنامه آزاد
پتو
-
جل جل
واژهنامه آزاد
جُل جُل - تکان خوردن خفیف