کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جویبار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جویبار
/juybār/
معنی
۱. جوی بزرگی که از جویهای کوچک تشکیل میشود.
۲. [قدیمی، مجاز] کنار جوی آب.
۳. [قدیمی] جایی که در آن جوی بسیار باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جدول، جوی، رود، نهر
دیکشنری
arroyo, brook, stream
-
جستوجوی دقیق
-
جویبار
واژگان مترادف و متضاد
جدول، جوی، رود، نهر
-
جویبار
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - کنار جوی . 2 - جوی بزرگی که از جوی های کوچک تشکیل شده باشد.
-
جویبار
لغتنامه دهخدا
جویبار. (اِ مرکب ) کنار جوی آب . (برهان ) : ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن . حافظ. || جایی که در آن جوی آب بسیار باشد. (برهان ) (غیاث اللغات ). آنجا که ممر جویهای بزرگ باشد یا کثرت جویهای خرد. (شرفنامه ٔ منیری ). ||...
-
جویبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) juybār ۱. جوی بزرگی که از جویهای کوچک تشکیل میشود.۲. [قدیمی، مجاز] کنار جوی آب.۳. [قدیمی] جایی که در آن جوی بسیار باشد.
-
جویبار
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع , خيشوم
-
جویبار
واژهنامه آزاد
مرکب از جوی و بار؛ کنار جوی آب. جوی بزرگی که از به هم پیوستن جوی های کوچک تشکیل شود.
-
واژههای مشابه
-
جوی و جویبار
فرهنگ گنجواژه
مجموعه جویها.
-
جستوجو در متن
-
جوباره
لغتنامه دهخدا
جوباره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) جوبار. جویبار. رجوع به جوبار و جویبار شود.
-
naked as a jaybird
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برهنه به عنوان یک جویبار
-
جوی
واژگان مترادف و متضاد
جدول، جویبار، رود، نهر
-
streamlet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتختی، جویبار، نهر کوچک
-
streamlets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رودخانه ها، جویبار، نهر کوچک
-
coulees
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوئلی ها، جویبار، جوی خشک