کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوهر داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جوهر نعناع خشک
دیکشنری فارسی به عربی
منثول
-
نمک جوهر سرکه
دیکشنری فارسی به عربی
ملح حامض الخليک
-
جوهر خشک کن
دیکشنری فارسی به عربی
نشافة
-
جوهر گنه گنه
دیکشنری فارسی به عربی
کينين
-
جوهر و لیاقت
فرهنگ گنجواژه
همت فرد.
-
نمک معدنی یا نمک الی جوهر شوره
دیکشنری فارسی به عربی
نترات
-
مایع سبکی که از تقطیر الکل و جوهر گوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکار می رود
دیکشنری فارسی به عربی
اثير
-
واژههای همآوا
-
جوهر ،()داشتن
لهجه و گویش تهرانی
عُرضه
-
جستوجو در متن
-
matter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موضوع، ماده، اهمیت، امر، مطلب، چیز، جسم، نکته، ماهیت، ذات، خیم، جوهر، اهمیت داشتن، مهم بودن
-
مسالة
دیکشنری عربی به فارسی
ماده , جسم , ذات , ماهيت , جوهر , موضوع , امر , مطلب , چيز , اهميت , مهم بودن , اهميت داشتن
-
matters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسائل، ماده، موضوع، اهمیت، امر، مطلب، چیز، جسم، نکته، ماهیت، ذات، خیم، جوهر، اهمیت داشتن، مهم بودن
-
تجوهر
فرهنگ فارسی معین
(تَ جَ یا جُ هَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) جوهر داشتن . 2 - (اِمص .) جوهریت ، حقیقت جوهری اشیاء. 3 - ؛ ~ اشیاء : ذاتیات و حقایق جوهری اشیا، آن چه جوهریت جوهر به آن بستگی دارد.
-
اباء
لغتنامه دهخدا
اباء. [ اِ ] (ع مص ) اِبا. سر باززدن از. سر باززدن اندر کاری . (تاج المصادر بیهقی ). فروگذاشتن طاعت . (مصادر زوزنی ).سر پیچیدن از. سرکشی از. سرپیچی از. سر کشیدن از. بازایستادن از چیزی . سر زدن از. تن زدن از. تن درندادن به . نافرمانی . سرکشی . سرپیچی ...
-
کات کبود
لغتنامه دهخدا
کات کبود. [ ت ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاج کبود. زنگ مس . ترکیبی از جوهر گوگرد و مس یعنی سولفات مس . (ناظم الاطباء). بلخچ . ماده ٔکانی که برای سبز نگاه داشتن سبزیها و ترشیها بکار برند. از این ماده در شاهرود و بعض نقاط خراسان و آذربایجان یافت ش...