کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جون دلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جون به خرخره رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
تمام شدن طاقت
-
جون به سر،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
کلافه،سختی زیادی کشیدن
-
جون به لب
لهجه و گویش تهرانی
درحال احتضار
-
جون جونی،رفیق/یار()
لهجه و گویش تهرانی
خیلی صمیمی
-
جون در رفتن
لهجه و گویش تهرانی
مردن
-
جون در یک قالب
لهجه و گویش تهرانی
خیلی صمیمی
-
جون و جِریق/جیریق
لهجه و گویش تهرانی
توان
-
عزیز،عزیز جون
لهجه و گویش تهرانی
مادر بزرگ یا مادر زن/شوهر،خطاب محبت آمیز به کسی
-
جون و جِرِق
فرهنگ گنجواژه
قوّت.
-
جون و جَلا
فرهنگ گنجواژه
قوّت.
-
بی بی جون،بی بی خانم
لهجه و گویش تهرانی
خطاب به مادر بزرگ یاخانم محترم،سیده
-
جستوجو در متن
-
رشته
لغتنامه دهخدا
رشته . [ رِ ت َ / ت ِ ] (اِ) ریسمان . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (برهان ). ریسمان و حبل و رسن . (ناظم الاطباء). تار ابریشمی یا پنبه ای . (از شعوری ج 2 ورق 20). از قبیل بافته ٔ ابریشمینه مانند رشته ٔ سر علم و گلوگاه نیزه و آنکه درو...