کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جونی
لغتنامه دهخدا
جونی . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه . دامنه ، سردسیر سالم . سکنه ٔ آن 332 تن . آب آن از رود بردوک . محصول آن غلات ، توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
جونی
لغتنامه دهخدا
جونی . [ نی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است به جون . (منتهی الارب ). رجوع بدان کلمه شود. || نوعی از سنگ خوار که سینه و بازوهای آن سیاه باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و آن از کُدری بزرگتر است . (اقرب الموارد).
-
جونی
لهجه و گویش تهرانی
عزیزم
-
واژههای مشابه
-
علی جونی
لغتنامه دهخدا
علی جونی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی (علی بیک ...). رجوع به علی (ابن امیر ارغونشاه ...) شود.
-
جونی کلا
لغتنامه دهخدا
جونی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل دارای 160 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هراز و چشمه و محصول آن برنج ، پنبه ، کنف ، غلات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
حجر آسمان جونی
لغتنامه دهخدا
حجر آسمان جونی . [ ح َ ج َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی سنگ برنگ آسمانی . (نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ).
-
جون جونی،رفیق/یار()
لهجه و گویش تهرانی
خیلی صمیمی
-
جستوجو در متن
-
johnnie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوني
-
علی قربانی
لغتنامه دهخدا
علی قربانی .[ ع َ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) (علی بیک ...) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی . رجوع به علی بن امیر ارغونشاه ... شود.
-
روشت
واژهنامه آزاد
بر وزن گوشت، به معنای بینا، متضاد کور. در گلستان بیتی به زبان شیرازی است که سعدی در آن بیت این واژه را به کار برده است. پرِ هَفتا سله جوني مي کند/ عشغ مقري و خو بني چش روشت
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی (علی بیک ...). پدر او امیر ارغونشاه جونی قربانی حاکم نیشابور بود، و خود علی بیک بر حدود مرو و ماخان مستوفی بود و بعداً حاکم ابیورد و حدود آن شد. در سال 784 هَ . ق . به امیر تیمور گورکانی خبر رسید که ا...
-
قطاة
لغتنامه دهخدا
قطاة. [ ق َ ] (ع اِ) سرین . (منتهی الارب ). عجز. (اقرب الموارد). || مابین هر دو ران . (منتهی الارب ). مابین الورکین . (اقرب الموارد). || جای نشستن ردیف از ستور. (منتهی الارب ). مقعد الردیف من الدابة. تقول : رکبت قطاة الفرس . (اقرب الموارد). || مرغی ا...
-
علی بدر
لغتنامه دهخدا
علی بدر. [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) (مولانا...) وی معاصرامیرتیمور گورکانی و از جمله شعرای دارالسلطنه ٔ هرات بود. و در سال 791 هَ . ق . که میرزا میرانشاه فرزند تیمور جهت دفع فتنه ٔ حاجی بیک جونی قربانی به هرات آمده و در باغ زاغان منزل کرده بود، مولاناعلی ...