کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جونه،جونه گو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جؤنه
لغتنامه دهخدا
جؤنه . [ ج ُءن َ ] (ع اِ) طبله ٔ عطار. ج ، جُؤَن (منتهی الارب ).
-
جؤنة
لغتنامه دهخدا
جؤنة. [ ج ُءْ ن َ ] (ع اِ) طبله ٔ عطار. (ناظم الاطباء). ربعه . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
جونة
لغتنامه دهخدا
جونة. [ ج َ ن َ ] (اِخ ) دهی است میان مکه و طائف . (منتهی الارب ).
-
جونة
لغتنامه دهخدا
جونة. [ ج َ ن َ ] (ع اِ) چشمه ٔ آفتاب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).آفتاب . (مهذب الاسماء). || سرخ . || ذغال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خم قاراندود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
جونة
لغتنامه دهخدا
جونة. [ ن َ ] (ع مص ) سیاه شدن روی . (منتهی الارب ). || (اِ) سیاهی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سله ٔ خرد عطاران که چرم بر آن کشیده باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). بویدان . (نصاب الصبیان ). عطردان . ج ، جُوَن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)....
-
واژههای همآوا
-
جونه،جونه گو
لهجه و گویش تهرانی
گاو نر جوان ، جونه گاو،گوساله.