کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوع المغشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوع المغشی
لغتنامه دهخدا
جوع المغشی . [ عُل ْ م ُ ] (ع اِ مرکب ) قسمی جوع و آنست که آدمی از فرط گرسنگی نتواند شکم خود را نگاه دارد و اگر خوراک به او دیر رسد او را غشی دست دهد و نیروی طبیعی او زایل گردد. (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به قانون ابوعلی سینا چ طهران ص 164 شود.
-
واژههای مشابه
-
جُوعِ
فرهنگ واژگان قرآن
گرسنگی
-
جوع البقر
لغتنامه دهخدا
جوع البقر. [ عُل ْ ب َ ق َ ] (ع اِ مرکب ) جوع بقری . آنست که شکم سیر ولی اعضاء گرسنه باشد. (آنندراج ) (کشاف اصطلاحات الفنون ): و فرق میان جوع بقری و جوع کلبی آنست که در جوع کلبی اعضاء سیر و معده گرسنه است و در بقری عکس آن . (بحر الجواهر). جوع البقری ...
-
جوع الکلب
لغتنامه دهخدا
جوع الکلب . [ عُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) جوع کلبی . آنست که اعضاء سیر و معده گرسنه باشد بعکس جوع البقر. علتی که صاحب آن هرچند خورد سیر نشود و اشتداد اشتها و طعام و حرص بر مأکولات همچنان باشد و این مرض را شهوت کلبی نیز گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) ...
-
جوع البقر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی (= گرسنگی گاو)] (پزشکی) [قدیمی] ju'olbaqar =جوعالکلب
-
جوع الکلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی (= گرسنگی سگ)] ‹جوع کلبی، جوع کلب› (پزشکی) [قدیمی] ju'olkalb بیماریای که در اثر ضایعۀ مغزی، مرض قند، یا پسیکوز پیدا میشود و بیمار اشتهای بیش از حد داشته و هرچه غذا میخورد باز احساس گرسنگی میکند؛ جوعالبقر.