کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوش 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یخنی جوش
لغتنامه دهخدا
یخنی جوش . [ ی َ ] (نف مرکب ) جوشیده چون یخنی : گله ٔ گوسفند سم تا گوش گشته در آفتاب یخنی جوش . نظامی .و رجوع به یخنی شود.
-
قهوه جوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qahvejuš ظرفی که در آن قهوه میجوشانند.
-
گرم جوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] garmjuš کسی که با دیگران بهگرمی و محبت رفتار کند.
-
offshoot
تنهجوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] شاخهای جانبی بر روی درختان تکلپه که معمولاً در محل پاهنگ / طوقه (crown) و گاهی بر روی تنۀ درخت پدیدار میشود
-
rash
جوش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بثورات موقتی بر روی پوست که معمولاً با سرخی یا خارش همراه باشد متـ . دانه 3
-
boil-up/ boilup
جوشآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] جوشاندن خروجی پایینی برج برای بازگرداندن بخش تبخیریافته
-
plug weld
جوش انگشتانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوشی در سوراخ دایرهشکل یک قطعه که با ذوب دیوارۀ سوراخ و نیز ذوب قطعۀ دیگر باعث اتصال دو قطعه میشود
-
weldability
جوشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] قابلیت یک ماده برای انجام جوشکاری بر روی آن
-
continuous weld
جوش پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوشی که در سرتاسر اتصال ادامه دارد
-
union
جوشخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ترمیم شکستگی یا برش استخوان
-
seam weld
جوش درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوش پیوستهای که بین دو قطعۀ روی هم و در یک سطح، از یک یا چند دکمۀ جوش، بهوسیلۀ گرمایش مقاومتی و اعمال فشار ایجاد میشود
-
groove weld
جوش شیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوش در شیار بین دو قطعۀ کار
-
weld toe, toe of weld
پنجۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] محل برخورد رویۀ جوش با فلز پایه
-
slot weld
جوش کام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوشی در سوراخ طویلشکل یک قطعه که با ذوب دیوارۀ سوراخ و نیز ذوب قطعۀ دیگر باعث اتصال دو قطعه میشود
-
defective weld
جوش معیوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] عیبی ناشی از گسترش عرضی ترک در جوشکاری بین دو ریل که منشأ آن محبوس شدن هوا یا ترک ریز اولیه است