کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوس
لغتنامه دهخدا
جوس . (ع اِ) جوع و گرسنگی است در لغت هذیل . (ذیل اقرب الموارد). از اتباع جوع است . (منتهی الارب ).
-
جوس
لغتنامه دهخدا
جوس . [ ج َ ] (ع مص ) گشتن در میان سرایها برای غارت و جستن آنچه در اوست . (منتهی الارب ). در سرای بگشتن برای غارت . (ترجمان علامه ترتیب عادل ) (تاج المصادر بیهقی ). || نیک جستن چیزی را. || پامال کردن . || مقهور ساختن . || کشتن بشب از دلیری . (منتهی ا...
-
واژههای همآوا
-
جوث
لغتنامه دهخدا
جوث . [ ج َ ] (ع اِ) قِبَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکنبه ٔ گوسفند. (منتهی الارب ). القِبة، ای کرش الشاة. (ذیل اقرب الموارد از قاموس ).
-
جوث
لغتنامه دهخدا
جوث . [ ج َ وَ ] (ع مص ) کلان شدن اعلای شکم و فروهشته گردیدن اسفل آن ، و فعل آن از سَمِعَ است . (منتهی الارب ). عظم البطن فی اعلاه او استرخاء اسفله . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
josses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوس، طلسم، بت چینی
-
ضمضم
لغتنامه دهخدا
ضمضم . [ض َ ض َ ] (اِخ ) ابن جوس . تابعی است . (منتهی الارب ).
-
جائس
لغتنامه دهخدا
جائس . [ ءِ] (ع ص ) از: جوس و جوسان . گشت زننده و جستجوکننده درسرایها برای غارت . || نیک جستجوکننده . || مقهورکننده . || پایمال کننده . || گشت زننده بشب از دلیری . (منتهی الارب ).
-
جوسان
لغتنامه دهخدا
جوسان . [ ج َ وَ ] (ع مص ) شب گشتن . (تاج المصادر). طواف کردن در شب . (ذیل اقرب الموارد از لسان ). || گشتن در میان سرایها برای غارت و جستن آنچه در اوست . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (منتهی الارب ). || نیک جستن چیزی را. || پامال کردن و مقهور ساختن . || ک...