کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گل جوز
دیکشنری فارسی به عربی
صولجان
-
جوز قند
لهجه و گویش تهرانی
جوزآغند،زرد آلوی خشک داخل آن گردو یا خاکه قند
-
جوز قند
واژهنامه آزاد
میوه خشک شده مانند کشته زردآلو که در داخل آن قند قرار داده اند
-
تای جوز بکف داشتن
لغتنامه دهخدا
تای جوز بکف داشتن . [ ی ِ ج َ ب ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) رسم قلندران و درویشان ایران است که تای جوزی در کف دارند تا وقت برخورد با اغنیا و اهل دل بطریق تیمن و تبرک به آنها بگذرانند که دست خالی پیش ایشان رفتن یمن ندارد و نظیر این در هندوستان چنانکه براهم...
-
واژههای همآوا
-
جوظ
لغتنامه دهخدا
جوظ.[ ج َ ] (ع مص ) خرامان رفتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || اندوهگین گردانیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جَوَظان شود.
-
جُوْز
لهجه و گویش گنابادی
jouwz در گویش گنابادی یعنی گردو ، مغز ، دایره ای و گرد ، مُدَوَّر
-
جستوجو در متن
-
nutmeg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوز هندی، جوز، درخت جوز
-
nutmegs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماکارونی، جوز، درخت جوز
-
گوزکنا
لغتنامه دهخدا
گوزکنا. [ ک ُ ] (اِ) یعنی جوز زمین ، چه کنا به معنی زمین هم آمده است ، و آن چیزی است که به هندی داتوره و عوام تاتوله و به عربی جوز ماثل و جوز ماثم و جوز ماثار و جوز مائل و جوز مقاتل و جوززب گویند. (برهان ).
-
بسباسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بسباسَة] ‹بزباز، بزبازه› [قدیمی] basbāse قشر دوم جوز بویا که در طب قدیم کاربرد دارویی داشته؛ پوست جوز بویا.
-
گردو
واژگان مترادف و متضاد
جوز، گردکان
-
گوزبن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] go[w]zbon درخت جوز؛ درخت گردو.
-
گوز
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِ.) گردو، جوز.
-
سیب آدم
لهجه و گویش تهرانی
جوز آدم ،برجستگی روی گلو