کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوزقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوزقی
لغتنامه دهخدا
جوزقی . [ ج َ / جُو زَ ] (ص نسبی ) منسوب به جوزق و جوزقه . || غوزه فروش . (دهار). رجوع به جوزقه شود. || منسوب به جوزق ، ناحیه ای به نیشابور. (انساب سمعانی ). || منسوب به جوزق هرات . (انساب سمعانی ). رجوع به جوزق شود.
-
جستوجو در متن
-
غوزه فروش
لغتنامه دهخدا
غوزه فروش . [ زَ / زِ ف ُ ] (نف مرکب ) آنکه غوزه فروشد. فروشنده ٔ غوزه ٔ پنبه . جوزقی . (دهار).
-
جوزق
لغتنامه دهخدا
جوزق . [ ج َ زَ ] (اِخ ) از نواحی نیشابور است . گروهی از محدثان بدان منسوب و به جوزقی معروفند. رجوع به معجم البلدان شود.
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمد. محدث جوزقی . از مردم جوزق دهی بهرات ، نه ناحیه ای به نیشابور.