کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوزغند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جوزغند
/jo[w]z[e]qand/
معنی
هلو یا شفتالوی خشککرده که درون آن را با مغز جوز پر کرده باشند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوزغند
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (اِمر.) جوزاغند.
-
جوزغند
لغتنامه دهخدا
جوزغند. [ ج َ / جُو غ َ ] (اِ مرکب ) جوزاغند. گوزآگند. هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوزاغند و جوزاکند شود.
-
جوزغند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب] ‹جوزآغند، جوزآگند، جوزاغند› [قدیمی] jo[w]z[e]qand هلو یا شفتالوی خشککرده که درون آن را با مغز جوز پر کرده باشند.
-
واژههای همآوا
-
جوزقند
لغتنامه دهخدا
جوزقند. [ ج َ / جُو ق َ ] (اِ مرکب ) رجوع به جوزاکند و جوزغند شود.
-
جوز قند
لهجه و گویش تهرانی
جوزآغند،زرد آلوی خشک داخل آن گردو یا خاکه قند
-
جوز قند
واژهنامه آزاد
میوه خشک شده مانند کشته زردآلو که در داخل آن قند قرار داده اند
-
جستوجو در متن
-
گوزگند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گوزآگند› [قدیمی] go[w]gand = جوزغند
-
جوزاغند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب] [قدیمی] jo[w]zāqand =جوزغند
-
جوزقند
لغتنامه دهخدا
جوزقند. [ ج َ / جُو ق َ ] (اِ مرکب ) رجوع به جوزاکند و جوزغند شود.
-
گوزاگند
لغتنامه دهخدا
گوزاگند. [ گ َ / گُو گ َ ] (اِ مرکب ) از: گوز (گردو) + آگند. (آگنده ) جوزاغند. جوزغند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بر وزن و معنی جوزاغند است که معرب آن باشد،و آن شفتالویی است خشک که درون آن را از مغز گردکان پر کرده باشند. (برهان ). بر وزن و معنی جو...