کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوراجور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جوراجور
مترادف و متضاد
گوناگون، متنوع، مختلف، نوعبهنوع ≠ همگون، یکسان
دیکشنری
heterogeneous, sundry, variety
-
جستوجوی دقیق
-
جوراجور
واژگان مترادف و متضاد
گوناگون، متنوع، مختلف، نوعبهنوع ≠ همگون، یکسان
-
جوراجور
لغتنامه دهخدا
جوراجور. (ص مرکب ) مختلف و متنوع . گوناگون . جورواجور.
-
جستوجو در متن
-
متنوع
واژگان مترادف و متضاد
جوراجور، گوناگون، متعدد، متفرق، مختلف
-
جور و واجور
لغتنامه دهخدا
جور و واجور. [ رُ ] (ص مرکب ) جوراجور. بانواع . گوناگون . رجوع به جورواجور و جوراجور شود.
-
kaleidoscopic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
kaleidoscopic، رنگارنگ، جوراجور، وابسته به لوله شکلنما
-
گوناگون
واژگان مترادف و متضاد
الوان، جوراجور، متعدد، متفاوت، متفرق، متلون، متنوع، مختلف، ≠ مشابههمسان
-
مختلف
واژگان مترادف و متضاد
جوراجور، گوناگون، گونهگون، متعدد، متفاوت، متنوع ≠ مشابه، همگون
-
جورواجور
لغتنامه دهخدا
جورواجور. [ وا ] (ص مرکب ) در تداول ، گوناگون . جوراجور. متنوع . مختلف .
-
رنگارنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.)(ص مر.)1 - دارای رنگ - های مختلف ، گوناگون ، ملون . 2 - جوراجور، نوع به نوع .
-
گونه گونه
لغتنامه دهخدا
گونه گونه . [ن َ / ن ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) رنگارنگ . (انجمن آرای ناصری ذیل ماده ٔ گون ). گوناگون . لونالون . ملون به الوان . از هر لون . از هر رنگ . رنگهای مختلف : ز هر گونه گونه درخشان درفش جهانی شده سرخ و زرد و بنفش . فردوسی . || اقسام مختلف . (ن...
-
رنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: rang] rang ۱. نمود اشیا بر اثر بازتاب نور از آنها.۲. مادهای تهیهشده از مواد معدنی، گیاهی، یا روغنی که برای رنگآمیزی یا نقاشی به کار میرود.۳. [مجاز] رواج؛ رونق: ◻︎ به خان اندر آی ار جهان تنگ شد / همه کار بیبرگ و بیرنگ شد (فردوسی: ...
-
گوناگون
لغتنامه دهخدا
گوناگون . (ص مرکب ) مرکب از گون + الف + گون ، بمعنی گونه گونه . جوراجور. از لون دیگر. جنس به جنس . انواع . (برهان قاطع). اقسام . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). مختلف از هر قبیل . (ناظم الاطباء). متنوع . نوع به نوع . از چند نوع . رنگارنگ : مردمان [ بلو...