کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جواهرنگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جواهرنگار
/javāhernegār/
معنی
=جواهرنشان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جواهرنگار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] javāhernegār =جواهرنشان
-
واژههای همآوا
-
جواهر نگار
لغتنامه دهخدا
جواهر نگار. [ ج َ هَِ ن ِ ] (ص مرکب ) جواهرنشان . مرصعبجواهر. که در آن گوهرها نشانده باشند : همه زین زرین یاقوت کارکفل پوشهای جواهرنگار.نظامی .
-
جستوجو در متن
-
یاقوت کار
لغتنامه دهخدا
یاقوت کار. (ص مرکب ) که یاقوت به کار برد. || چیزی که در آن یاقوت به کار برده باشند : همه زین زرین یاقوت کارکفل پوشهای جواهرنگار.نظامی .
-
جواهر نگار
لغتنامه دهخدا
جواهر نگار. [ ج َ هَِ ن ِ ] (ص مرکب ) جواهرنشان . مرصعبجواهر. که در آن گوهرها نشانده باشند : همه زین زرین یاقوت کارکفل پوشهای جواهرنگار.نظامی .
-
کفل پوش
لغتنامه دهخدا
کفل پوش . [ ک َ ف َ ] (نف مرکب ) پوشنده ٔ کفل . || (اِ مرکب ) نوعی از پوشش اسب است و آن را ترکان اورتگ خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). پارچه ٔ دوخته ای که بر کفل حیوان باری و سواری اندازند که در تکلم آشرمه است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کپل پوش . ساغ...
-
نگار
لغتنامه دهخدا
نگار. [ ن ِ ] (اِ) اسم است از نگاشتن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). حاصل مصدر نگاشتن . (یادداشت مؤلف ). نقش . (غیاث اللغات )(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نقش که بر کاغذ یا بر جائی کشند. (از رشیدی ). چیزی که با رنگ به دیوار و کاغذ کشند. (ف...