کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوان کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دوشیزه یا زن جوان
دیکشنری فارسی به عربی
جارية
-
دختر شوخ و جوان
دیکشنری فارسی به عربی
مهرة
-
جوان خارج رفته
دیکشنری فارسی به عربی
معکرونة
-
ماده خوک جوان
دیکشنری فارسی به عربی
خنزيرة
-
پیر و جوان
فرهنگ گنجواژه
همگان،همه.
-
جوان و جاهل
فرهنگ گنجواژه
جوان کم عقل.
-
شخصی که همراه خانم های جوان میرود
دیکشنری فارسی به عربی
وصيفة
-
نگهبان یاملا زم خانم های جوان
دیکشنری فارسی به عربی
وصيفة
-
همراه دختران جوان رفتن (برای حفاظت انها)
دیکشنری فارسی به عربی
وصيفة
-
زنی که مواظبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد
دیکشنری فارسی به عربی
معلمة
-
جستوجو در متن
-
rejuvenating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوان سازی، جوانی از سر گرفتن، دوباره جوان کردن
-
rejuvenate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوان سازی کنید، جوانی از سر گرفتن، دوباره جوان کردن
-
chaperones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chaperones، همراه دختران جوان رفتن، اسکورت، شخصی که همراه خانم های جوان میرود، نگهبان یاملازم خانم های جوان، نگهبانی کردن
-
chaperone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاپرن، همراه دختران جوان رفتن، اسکورت، شخصی که همراه خانم های جوان میرود، نگهبان یاملازم خانم های جوان، نگهبانی کردن
-
fuzz
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاز، کرک، ریش تازه جوان، ریش ریش شدن، کرکی شدن، کرکی کردن، پرزدارکردن، گیج کردن