کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانۀ گُل آذین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
accessory bud
جوانۀ فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] جوانهای که در کنار جوانۀ اصلی میروید
-
adventitious bud
جوانۀ نابجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] جوانهای که در جای خود تشکیل نشده باشد
-
جوانه زدن
لغتنامه دهخدا
جوانه زدن . [ ج َ ن َ / ن ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) شاخ تازه از درخت رُستن . شاخ تر برآوردن درخت . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب شود.
-
جوانه زنی
دیکشنری فارسی به عربی
استنباط
-
جوانه زده
دیکشنری فارسی به عربی
طلقة
-
جوانه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
انفجر , انم , برعم , تبرعم , حبوب , زيادة , فرع , قرصة , کرنب صغير , لمحة , نبتة
-
wheatgerm bread
نان جوانۀ گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نان تهیهشده از آرد جوانۀ گندم
-
inflorescence bud
جوانۀ گُلآذین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] جوانهای که منشأ تشکیل گُلآذین است * مصوب فرهنگستان اول
-
nucleate boiling
جوشش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل حبابهای اولیۀ جوش در مجاورت سطح انتقال حرارت که در آن دمای سطح از دمای مایع بالاتر است
-
bud sport, bud mutation, sport 1
جهش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی جهش که در جوانه اتفاق میافتد و به تولید شاخه و گل و میوۀ متفاوت با گیاه مادر منجر میشود
-
جوانه مرگ شدن
لغتنامه دهخدا
جوانه مرگ شدن . [ ج َ ن َ / ن ِ م َ ش ُ دَ ](مص مرکب ) جوانمرگ شدن . در جوانی مردن : باآنکه چون چراغ سحر شد جوانه مرگ هم دیر زیست مدعی زودمیر ما. کمال خجند (از آنندراج ).رجوع به جوانمرگ شدن شود.
-
nucleate boiling cavitation corrosion
خوردگی کاواکی جوشش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تأثیر همزمان خوردگی و سایش برخوردی ناشی از ایجاد حبابهای اولیۀ بخار مایع درحالجوش در یک سامانه