کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانه زده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wheatgerm bread
نان جوانۀ گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نان تهیهشده از آرد جوانۀ گندم
-
inflorescence bud
جوانۀ گُلآذین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] جوانهای که منشأ تشکیل گُلآذین است * مصوب فرهنگستان اول
-
nucleate boiling
جوشش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل حبابهای اولیۀ جوش در مجاورت سطح انتقال حرارت که در آن دمای سطح از دمای مایع بالاتر است
-
bud sport, bud mutation, sport 1
جهش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی جهش که در جوانه اتفاق میافتد و به تولید شاخه و گل و میوۀ متفاوت با گیاه مادر منجر میشود
-
جوانه مرگ شدن
لغتنامه دهخدا
جوانه مرگ شدن . [ ج َ ن َ / ن ِ م َ ش ُ دَ ](مص مرکب ) جوانمرگ شدن . در جوانی مردن : باآنکه چون چراغ سحر شد جوانه مرگ هم دیر زیست مدعی زودمیر ما. کمال خجند (از آنندراج ).رجوع به جوانمرگ شدن شود.
-
nucleate boiling cavitation corrosion
خوردگی کاواکی جوشش جوانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تأثیر همزمان خوردگی و سایش برخوردی ناشی از ایجاد حبابهای اولیۀ بخار مایع درحالجوش در یک سامانه
-
جستوجو در متن
-
tillered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانه زدن
-
sprouted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانه زدن، سبز شدن
-
moss-grown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده
-
budded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانه زدن، غنچه کردن، شکوفه کردن
-
germinated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانه زدن، سبز شدن، شروع به رشد کردن، سبز کردن
-
rejuvenated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانی از سر گرفتن، دوباره جوان کردن
-
grown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد کرد، رشد کرده، رسیده، سبز شده، روییده، جوانه زده
-
مالت
واژهنامه آزاد
جو خیسانده که جوانه زده و سپس در کوره خشکانده شده است
-
shield budding, T-budding
کوپیوند سپری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی کوپیوند که در آن برشی بهصورت T در پایه زده میشود و پیوندک حاوی یک جوانه از بالا در زیر پوست پایه قرار میگیرد متـ . کوپیوند شکمی