کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کرنب صغير
دیکشنری عربی به فارسی
جوانه زدن , سبز شدن , جوانه , شاخه
-
apical dominance
چیرگی انتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] حالتی که در آن جوانۀ انتهایی از رشد جوانههای جانبی جلوگیری کند
-
germinations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زدن، جوانه زنی، رویش، ریشه
-
برعم
دیکشنری عربی به فارسی
جوانه , غنچه , شکوفه , تکمه , شکوفه کردن , جوانه زدن
-
seedlings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهال ها، جوانه، نهال تخمی، جوانه کوچک درخت
-
budded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانه زدن، غنچه کردن، شکوفه کردن
-
sprouts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زدن، جوانه، شاخه، فرزند، سبز شدن
-
seedling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهال، جوانه، نهال تخمی، جوانه کوچک درخت
-
youngth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه
-
youngberry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه
-
jawn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه
-
budgies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه ها
-
jaunce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه
-
jaups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه ها
-
جِوُونَه
لهجه و گویش بختیاری
jevuna جوانه.