کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جوانب
/javāneb/
معنی
=جانب
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. جهات
۲. اطراف، حوالی، حولوحوش
دیکشنری
perimeter, periphery
-
جستوجوی دقیق
-
جوانب
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهات ۲. اطراف، حوالی، حولوحوش
-
جوانب
فرهنگ فارسی معین
(جَ نِ) [ ع . ] (اِ.) جِ جانب ؛ کناره ها.
-
جوانب
لغتنامه دهخدا
جوانب . [ ج َ ن ِ ] (ع اِ)ج ِ جانب . اکناف . پهلوها. (منتهی الارب ) : وبرفق و مدارا بر همه ٔ جوانب زندگانی میکرد. (کلیله و دمنه ). بر حوالی و جوانب آن هزار قصر از سنگ بنیادنهاده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به جانب شود.
-
جوانب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جانب] javāneb =جانب
-
جستوجو در متن
-
prosos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانب
-
pross
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانب
-
کُنج و زَوایا
فرهنگ گنجواژه
تمام جوانب.
-
پیش و پس
فرهنگ گنجواژه
جوانب، پیش و پس شدن= جابجائی.
-
گرداگرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گردبرگرد› gerdāgerd دوروبر چیزی؛ اطراف؛ جوانب.
-
دوروبر
واژگان مترادف و متضاد
اطراف، پیرامون، جوانب، حواشی، حوالی
-
سطوح
واژگان مترادف و متضاد
۱. سطحها ۲. جوانب، جنبهها، ابعاد، بعدها
-
ship sanitation certificate, SSC, ship sanitation control certificate
گواهینامۀ بهداشت شناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گواهینامهای که مسئولان بهداشت بندر پس از بازرسی همۀ جوانب بهداشتی شناور صادر میکنند
-
احنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: احناء، جمعِ حِنْو و حَنْو] [قدیمی] 'ahnā اطراف و جوانب.〈 احنای سینه: [قدیمی، مجاز] باطن؛ ضمیر.
-
whole diet approach
تمامنگری رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نگاه جامع به همۀ جوانب یک رژیم غذایی در کلیت آن، بهجای توجه به یک غذا یا مادۀ غذایی