کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهنم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جهنم
/jahannam/
معنی
۱. جایی بسیار گرم و سوزان که گناهکاران در قیامت در آنجا مجازات میشوند؛ دوزخ.
۲. [مجاز] جای بسیار آزاردهنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جحیم، درک، دوزخ، سقر، نار، نیران، هاویه ≠ بهشت
برابر فارسی
دوزخ
دیکشنری
blazes, hell, inferno, perdition, pit
-
جستوجوی دقیق
-
جهنم
واژگان مترادف و متضاد
جحیم، درک، دوزخ، سقر، نار، نیران، هاویه ≠ بهشت
-
جهنم
فرهنگ واژههای سره
دوزخ
-
جهنم
فرهنگ فارسی معین
(جَ هَ نَّ) [ معر. ] (اِ.) دوزخ . ؛ ~ را جلو چشم کسی آوردن (کن .) کسی را به شدت زجر دادن . ؛ سر به ~ زدن (کن .) بسیار گران شدن .
-
جهنم
لغتنامه دهخدا
جهنم . [ ج َ هََ ن ْ ن َ ] (ع اِ) نام دوزخ . (منتهی الارب ). دار مکافات و کیفر پس از مرگ ، و آن ممنوع از صرف است . صاحب کلیات گوید: جهنم را گویند، عجمی و گویند فارسی و گویند عبرانی است و اصل آن کَهَنّام است . (اقرب الموارد). جهنم از عبری جهینون . دوز...
-
جهنم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از عبری] jahannam ۱. جایی بسیار گرم و سوزان که گناهکاران در قیامت در آنجا مجازات میشوند؛ دوزخ.۲. [مجاز] جای بسیار آزاردهنده.
-
جهنم
دیکشنری فارسی به عربی
جحيم
-
جهنم
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ǰehennam طاری: ǰahannam طامه ای: ǰahandam طرقی: ǰahannam کشه ای: ǰahandam نطنزی: ǰahandam
-
واژههای مشابه
-
جَهَنَّمُ
فرهنگ واژگان قرآن
جهنّم - دوزخ (اسمي است از اسماي آتش آخرت . بعضي گفتهاند اين لفظ از قول عرب که به چاه بسيار عميق جهنام ميگويد اخذ شده . بعضي ديگر گفتهاند که اين کلمه لغتي است فارسي که در زبان عربي شايع شده است . )
-
وادی جهنم
لغتنامه دهخدا
وادی جهنم . [ ی ِ ج َ هََ ن ْ ن َ ] (اِخ ) موضعی است بین جامع شهر بیت المقدس و دشت ساهره : ... میان جامع و این دشت ساهره وادیی است عظیم ژرف و در آن وادی که همچون خندقی است بناهای بزرگ است بر نسق پیشینیان . و گنبدی سنگین دیدم تراشیده و بر سر خانه ای ن...
-
جهنم دره
لغتنامه دهخدا
جهنم دره . [ ج َ هََ ن ْ ن َ دَرْ رَ / رِ] (اِ مرکب ) جای نامعلوم در تداول عامه ، هنگامی که ندانند کسی بکجا رفته و از رفتن او یا نبودن او خشمگین باشند گویند: نمیدانم کدام جهنم دره ای رفته است .
-
جهنم دره
لغتنامه دهخدا
جهنم دره . [ ج َ هََ ن ْ ن َ دَرْ رِ ] (اِخ ) نام عقبه ایست بغایت تنگ و پردرخت ، و پیوسته آنجا بارندگی است (در حدود هرات ). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 524، 526 شود.
-
سنگ جهنم
لغتنامه دهخدا
سنگ جهنم . [ س َ گ ِ ج َ هََ ن ْ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نیترات دارژان . نیترات نقره را گویند که در چشم پزشکی و پزشکی عمومی و دندانپزشکی مورد مصرف واقع میشود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
به جهنم
لهجه و گویش تهرانی
به درک،اصلاّ مهم نیست!
-
مث جهنم
لهجه و گویش تهرانی
گرم و سوزان