کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جهشان
لغتنامه دهخدا
جهشان . [ ج َ هََ ] (ع مص ) زاریدن . (منتهی الارب ). || آماده ٔ گریستن شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). آغاز کردن بگریستن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به جهش و جهوش شود. || ترسیدن و گریختن . (منتهی الارب ). ترسیدن ، و ...
-
جستوجو در متن
-
جهوش
لغتنامه دهخدا
جهوش . [ ج ُ ] (ع مص ) زاریدن . (منتهی الارب ). || آماده ٔ گریستن شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جَهْش و جهشان شود.