کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهت میانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
chevron board
جهتنمای گروهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] صفحۀ بازتابنده و طرحداری که تغییر ناگهانی جهت جاده را مشخص میکند
-
automatic direction-finder, ADF 1
جهتیاب خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلۀ ناوبری رادیویی که نشانکهای نشانفرست چندجهته را دریافت میکند
-
radio direction finding
جهتیابی رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی، مهندسی مخابرات] [علوم نظامی] پیدا کردن موقعیت بیسیم ازطریق دریافت امواج الکترومغناطیسی [مهندسی مخابرات] شیوهای که در آن جهت ایستگاههای فرستنده را با دریافت و تجزیهوتحلیل امواج رادیویی ارسالشده از آنها مشخص میکنند
-
site-directed mutagenesis, site-specific mutagenesis, directed mutagenesis, targeted mutagensis, localized mutagenesis, oligonucleotid directed mutagenesis
جهشزایی جهتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هرگونه جهشزایی مهندسیشده برای تغییر مولکولهای دِنای هدف
-
directional felling
برش جهتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش درختان در یک جهت مشخص
-
directed evolution, directional evolution
تکامل جهتداده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ایجاد ژنهای جدید بهمنظور رمزگذاری پروتئینهایی با ویژگیهای جدید
-
runway direction number, direction number, runway heading, runway orientation
شمارهجهت باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] عددی دو رقمی که جهت باند را نشان میدهد و بعد از آستانه در دو سر باند درج میشود
-
similar motion, direct motion
حرکت همجهت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] حرکت همزمان دو بخش (part) در یک جهت
-
isogen
خط همجهت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خطی که بر روی یک سطح معین نقاط دارای جهت یکسان یک کمیتبرداری را به هم وصل میکند متـ . همجهت
-
radio direction-finding station
ایستگاه جهتیابی رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاهی که در آن با استفاده از جهتیابی رادیویی جهت هواگرد یا کشتی را مشخص و تثبیت میکنند
-
انتخاب جهتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ← گزینش جهتدار
-
directional solidification
انجماد جهتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] انجمادی که در آن رشد دانهای بهصورت واپایششده و از یک سمت به سمت دیگر جهت یافته باشد
-
مایع (جهت خیساندن)
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
از همه جهت
دیکشنری فارسی به عربی
بشکل عام
-
جهت گیری فردی (انفرادی)
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّجاهٌ شخصي (فردي)