کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهان پهلوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جهان پهلوان
/jahānpahle(a)vān/
معنی
پهلوان بزرگی که از تمام پهلوانان جهان دلیرتر و پرزورتر باشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جهان پهلوان
فرهنگ فارسی معین
( ~. پَ لَ) (ص مر.) (اِمر.) بزرگترین پهلوان ، قهرمان دنیا.
-
جهان پهلوان
لغتنامه دهخدا
جهان پهلوان . [ ج َ هام ْ پ َ ل َ ] (اِ مرکب ) پهلوان جهان . بزرگترین پهلوان دنیا. قهرمان گیتی : گرفتش سبک دست شاه جهان [ فریدون ]بدادش بدست جهان پهلوان [ سام ]. فردوسی .بگودرز گفت ای جهان پهلوان دلیر و سرافراز و روشن روان . فردوسی .جهان پهلوان بزرگت...
-
جهان پهلوان
لغتنامه دهخدا
جهان پهلوان . [ ج َ هام ْ پ َ ل َ ] (اِخ ) از اتابکان آذربایجان که بسال 568 هَ . ق .بحکومت رسید. رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 154 شود.
-
جهان پهلوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹جهانپهلو› jahānpahle(a)vān پهلوان بزرگی که از تمام پهلوانان جهان دلیرتر و پرزورتر باشد.
-
واژههای مشابه
-
جهان آرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān ārā ) (در قدیم) زیبا کننده ، زینت بخش و مایهی زیبایی جهان و (به مجاز) بسیار زیبا ، آرایندهی جهان و نظم بخشنده به آن .
-
جهان آفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān āfarin) آن که عالم را خلق کرده است ؛ خدا .
-
جهان بخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān baxt) بلند اقبال ، آن که جهان بر وفق مرادش باشد .
-
جهان بخش
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān baxš) (به مجاز) ویژگی آن که جهان تحت سلطهی اوست و میتواند آن را به کسی ببخشد ؛ (در اعلام) از القاب رستم .
-
جهان بین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān bin) ویژگی آن که جهان را میبیند ؛ (در قدیم) (به مجاز) چشم و دیده ؛ (در قدیم) آنچه جهان را در آن میتوان دید ؛ جهان نما .
-
جهان تاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān tāb) آنچه به جهان نور و روشنایی میدهد ، عالمتاب ، نور دهندهی جهان .
-
جهان جو
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān ju) جویندهی جهان ، جویندهی عالم ؛ (به مجاز) پادشاه بزرگ و قدرتمند .
-
جهان دخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān doxt) دختر شهره در عالم .
-
جهان شیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān šir) (به مجاز) کسی که به دلاوری و جسوری در جهان معروف است .
-
جهان ناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān nāz) مایهی افتخار جهان ، فخر جهان .