کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهان آفرین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جهان آفرین
/jahān[']āfarin/
معنی
آفرینندۀ جهان؛ پروردگار؛ خدای بزرگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جهان آفرین
لغتنامه دهخدا
جهان آفرین . [ ج َ ف َ ] (نف مرکب ) جهان آفریننده . آفریننده و خالق دنیا. خدا : جهان آفرین را ستایش گرفت نیایش ورا در فزایش گرفت . فردوسی .آخر دیری نماند استم استمگران زآنکه جهان آفرین دوست ندارد ستم . منوچهری .جهان آفرینت گشایش دهادکه گر وی ببندد که...
-
جهان آفرین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، اسم) jahān[']āfarin آفرینندۀ جهان؛ پروردگار؛ خدای بزرگ.
-
واژههای مشابه
-
جهان آرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān ārā ) (در قدیم) زیبا کننده ، زینت بخش و مایهی زیبایی جهان و (به مجاز) بسیار زیبا ، آرایندهی جهان و نظم بخشنده به آن .
-
جهان بخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān baxt) بلند اقبال ، آن که جهان بر وفق مرادش باشد .
-
جهان بخش
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān baxš) (به مجاز) ویژگی آن که جهان تحت سلطهی اوست و میتواند آن را به کسی ببخشد ؛ (در اعلام) از القاب رستم .
-
جهان بین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān bin) ویژگی آن که جهان را میبیند ؛ (در قدیم) (به مجاز) چشم و دیده ؛ (در قدیم) آنچه جهان را در آن میتوان دید ؛ جهان نما .
-
جهان تاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān tāb) آنچه به جهان نور و روشنایی میدهد ، عالمتاب ، نور دهندهی جهان .
-
جهان جو
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān ju) جویندهی جهان ، جویندهی عالم ؛ (به مجاز) پادشاه بزرگ و قدرتمند .
-
جهان دخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān doxt) دختر شهره در عالم .
-
جهان شیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān šir) (به مجاز) کسی که به دلاوری و جسوری در جهان معروف است .
-
جهان ناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān nāz) مایهی افتخار جهان ، فخر جهان .
-
شمسجهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: šams(e)jahān) (عربی ـ معرب فارسی) خورشید جهان ، آفتاب گیتی ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
ملکجهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: malak jahān) (عربی ـ معرب) فرشته جهان ؛ (به مجاز) زیباروترین .
-
گلجهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol jahān) ویژگی کسی که به لحاظ خصوصیت ویژهای (نظیر زیبایی) در دنیا ممتاز و سرآمد باشد ؛ (به مجاز) زیبارو .