کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جهام
لغتنامه دهخدا
جهام . [ ج َ ] (ع ص ،اِ) ابر بی آب یا ابر آب ریخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ابر بدون آب . (اقرب الموارد). ابر که آب ریخته بود. (مهذب الاسماء) : هر قولی که بفعل نینجامد غمامی بود جهام و حسامی بود کهام . (سندبادنامه ).
-
واژههای همآوا
-
جحام
لغتنامه دهخدا
جحام . [ ج َح ْ حا ] (ع ص ) بخیل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخیل و زفت . (شرح قاموس ).
-
جحام
لغتنامه دهخدا
جحام . [ ج ُ ] (ع اِ) بیماریی که چشم را آماساند. (از اقرب الموارد) (بحر الجواهر). بیماریی است که چشم و سرهای سگان را آماساند و گاه بمردم عارض شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). درد چشم که چشم برآماسد از آن . (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
کهام
لغتنامه دهخدا
کهام . [ ک َ ] (ع ص ) سیف کهام ؛شمشیر کند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شمشیر کند. (آنندراج ) : هر قولی که به فعل نینجامد غمامی بود جهام و حسامی بود کهام . (سندبادنامه ص 62). || زبان وامانده در سخن . (آنندراج ). لسان کهام ؛ زبان و...
-
غمام
لغتنامه دهخدا
غمام . [ غ َ ] (ع اِ) ج ِ غَمامة. (منتهی الارب ). ابر. سحاب . (غیاث اللغات ). ابری که آفاق را بپوشد. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (دهار) (مهذب الاسماء). ابر یا ابر سفید. وجه اشتقاق آن از غَم ّ (بمعنی پوشانیدن ) این است که قطعه ای از غمام آسمان را میپوشان...
-
ابر
لغتنامه دهخدا
ابر.[ اَ ] (اِ) مه دروا در جو که بیشتر به باران بدل شود. سحاب . سحابه . میغ. غیم . غمام . غمامه . عنان . (دهار). بارقه . مزن . غین . توان . عارض . اسهم : درخش ار نخندد بگاه بهارهمانا نگرید چنین ابر زار. ابوشکور.پوپک دیدم بحوالی سرخس بانگک بربرده به ا...