کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهات جنبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
by-points
جهات جنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جهات مجاور هریک از جهات میانی که شامل 16 جهت از مجموع کل 32 جهت قطبنماست
-
واژههای مشابه
-
cardinal points
جهات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] چهار جهت اصلی صفحۀ قطبنما یا صفحۀ افق که شامل جنوب و شمال و شرق و غرب است
-
intercardinal points
جهات فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] چهار جهتی که میان چهار جهت اصلی قطبنما قرار دارد و شامل شمالشرقی و شمالغربی و جنوبشرقی و جنوبغربی است
-
intermediate points
جهات میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جهات بین جهات اصلی و جهات فرعی شامل هشت جهت شمال شمالغربی، غرب شمالغربی، غرب جنوبغربی، جنوب جنوبغربی، جنوب جنوبشرقی، شرق جنوبشرقی، شرق شمالشرقی، شمال شمالشرقی
-
جهات اربعه
لغتنامه دهخدا
جهات اربعه . [ ج ِ ت ِ اَ ب َ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جهات اصلی . رجوع به جهات اصلی شود.
-
جهات اصلی
لغتنامه دهخدا
جهات اصلی . [ ج ِ ت ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شمال ، جنوب ، مشرق و مغرب .
-
جهات ثلاث
لغتنامه دهخدا
جهات ثلاث . [ ج ِ ت ِ ث َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طول و عرض و عمق را نامند که خواه متقاطع بر زوایای قائمه باشند یا نباشند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به جهات شود.
-
جهات ست
لغتنامه دهخدا
جهات ست . [ ج ِ ت ِ س ِت ت ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جهات ششگانه . فوق ، تحت ، یمین ، یسار (شمال )، خَلْف ، امام (قُدّام ).
-
جهات فرعی
لغتنامه دهخدا
جهات فرعی . [ ج ِ ت ِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شمال شرقی ، شمال غربی ، جنوب شرقی ، جنوب غربی .
-
جهات قضیه
لغتنامه دهخدا
جهات قضیه . [ ج ِ ت ِ ق َ ضی ی َ / ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وجوب و امکان و استحاله . رجوع به جهة شود.
-
شش جهات
لغتنامه دهخدا
شش جهات . [ ش َ / ش ِ ج َ ] (اِ مرکب ) شش جهت : کرد رها در حرم کاینات هفت خط و چارحد و شش جهات . نظامی .رجوع به شش جهت شود.
-
cardinal buoy
شناوۀ جهات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوهای که چهار جهت اصلی جغرافیایی در نقطۀ مبدأ را نشان میده متـ . بویۀ جهات اصلی
-
بویۀ جهات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← شناوۀ جهات اصلی