کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنگل کشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنگل کشت
لغتنامه دهخدا
جنگل کشت . [ ج َ گ َ ک َ ] (اِخ ) دهی از بخش مینودشت شهرستان گرگان در 26هزارگزی جنوب مینودشت ، دارای 210 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات ،حبوبات و ابریشم . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
واژههای مشابه
-
کله جنگل
لغتنامه دهخدا
کله جنگل . [ ک ُ ل َ / ل ِ ج َ گ َ ] (اِ مرکب ) جنگل به درختان کلته و کوتاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کرپه جنگل
لغتنامه دهخدا
کرپه جنگل . [ ک ُ پ َ / پ ِ ج َ گ َ ] (اِ مرکب )جنگل که تنها بوته های خرد دارد. (یادداشت مؤلف ).
-
کوسه جنگل
لغتنامه دهخدا
کوسه جنگل . [ س َ / س ِ ج َ گ َ ] (اِ مرکب ) سپیدجنگل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به سپید جنگل شود.
-
گسستگی جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← تکهتکه شدن جنگل
-
forest function
کارکرد جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تمامی تولیدات و خدماتی که از جنگل حاصل میشود
-
forest limit
مرز جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بالاترین حد گسترش جنگل در ارتفاعات که پس از آن درخت بهصورت پراکنده وجود داشته باشد
-
forest management
مدیریت جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کاربرد و اجرای اصول مختلف زیستی و اقتصادی و اجتماعی در مدیریت و حفاظت و بهرهبرداری جنگل برای دستیابی به اهداف مشخص و حفظ زادآوری آن
-
forest floor
فرش جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایۀ سطحی خاک جنگل شامل گیاهان علفی و چوبی و مواد آلی
-
forest type, forest site type
مونۀ جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ردهای از جنگل با ترکیب مشخصی از رستنیهای غالب که در شرایط رویشگاهی خاص میرویند
-
forest inventory
آماربرداری جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اندازهگیری ویژگیهای کمّی و برآورد کیفیت درختان و تودههای جنگلی
-
جنگل آلپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← جنگل کوهساری
-
cloud forest
جنگل اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگل همیشهسبز کوهستانی واقع در بعضی مناطق حارّهای یا جنبِحارّهای یا معتدله که معمولاً اَبرهای کمارتفاع تاج درختان آن را فرامیگیرد
-
closed forest
جنگل انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که پوشش درختی آن بیش از چهل درصد مساحت عرصه باشد