کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنيني پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وابسته به جنین
دیکشنری فارسی به عربی
جنيني
-
embryonic membrane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غشای جنینی، غشاء جنینی، ساختمانی که از تخم رسیده مشتق میشود
-
embryonic tissue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بافت جنینی
-
fetal membrane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غشای جنینی
-
embryonic cell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلول جنینی
-
embryonal carcinosarcoma
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Carcinosarcoma جنینی
-
live born
زندهزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] جنینی که با نشانههای حیاتی به دنیا آمده باشد
-
embryonic stem-cell research
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحقیقات سلول های بنیادی جنینی
-
foeti
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فته، جنین، جنینی، رویان
-
fetuses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنین ها، جنین، جنینی، رویان
-
foetuses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنین ها، جنین، جنینی، رویان
-
foetus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنین، جنینی، رویان
-
embryonic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنینی، رویانی، اولیه، نارس
-
fetus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنین، جنینی، رویان
-
نارس
دیکشنری فارسی به عربی
اخضر , جنيني , خام , غير ناضج