کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جنه
/jonne/
معنی
۱. سپر.
۲. [مجاز] آنچه شخص را محفوظ و مستور بدارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنه
فرهنگ فارسی معین
(جُ نَّ) [ ع . جنة ] (اِ.) سپر.
-
جنه
فرهنگ فارسی معین
(جِ نَّ) [ ع . ] (ق .) دیوانگی .
-
جنه
لغتنامه دهخدا
جنه . [ ج َ ن َ ] (اِخ ) یکی از دیههای بارفروش . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 160 شود.
-
جنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جنَّة] jonne ۱. سپر.۲. [مجاز] آنچه شخص را محفوظ و مستور بدارد.
-
واژههای مشابه
-
جنة
لغتنامه دهخدا
جنة. [ ج َن ْ ن َ ] (ع اِ) بهشت . || بستان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بستان دارای درختان ، و گویند دارای خرمابن . (اقرب الموارد). ج ، جنان ، جنات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خرمابن بلندبالا. (اقرب الموارد).
-
جنة
لغتنامه دهخدا
جنة. [ ج ِن ْ ن َ ] (ع اِ) فرشتگان . (منتهی الارب ). || گروهی از پریان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و این اخص است از جن ، زیرا تاء دلالت دارد بر وحدت جنسی . || از جوانی آغاز آن است . || ازگیاه شکوفه ٔ آن است . (اقرب الموارد). || (اِمص ) دیوانگی ....
-
جنة
لغتنامه دهخدا
جنة. [ ج ُن ْ ن َ ] (ع اِ) سپر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر سلاحی که انسان را نگهداری کند. (اقرب الموارد). || پرده . (منتهی الارب ). || نوعی از برقع زنان که بدان سر و روی و سینه و پشت سوای کمر پوشیده شود. ج ، جُنَن . (منتهی الارب ) (اقرب الم...
-
جِنَّةِ
فرهنگ واژگان قرآن
جن-طائفهاي از موجودات غير ازملائکه که شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند (دراصل به معنی استتارونهان شدن)-جنون يا جن زده گي(در جمله"رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ ")
-
جَنَّةِ
فرهنگ واژگان قرآن
باغ (وجه تسمیه اش این است که پوشش درختان مانع از دیدن زمین می شود)-بهشت
-
جُنَّةً
فرهنگ واژگان قرآن
سپر-پرده و پوششي است که با آن خود را از شر حفظ ميکنند
-
واژههای همآوا
-
جنح
لغتنامه دهخدا
جنح . [ ج َ ] (ع مص ) بال جنبانیدن مرغ . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (آنندراج ). بر بال مرغ زدن . (زوزنی ).
-
جنح
لغتنامه دهخدا
جنح . [ ج ِ ] (ع اِ) جانب . (منتهی الارب ). || ناحیه . (اقرب الموارد). کرانه . (منتهی الارب ). || حمایت و پناه . || پاره : جنح لیل ؛ بهره ای از شب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پاسی از شب . پاره ای از شب . (مهذب الاسماء). و به این معنی گاه مضموم گ...
-
جنح
لغتنامه دهخدا
جنح . [ ج ُ ] (ع اِ) بهره ای از شب .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جِنْح شود.