کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جندبادستر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جندبادستر
لغتنامه دهخدا
جندبادستر. [ ج ُ دِ دَ ت َ ] (معرب ، اِ مرکب ) بفارسی آش بچگان و بترکی اغلان آشی نامند و آن شبیه به خصیه است و جوان آن مائی و در انهار عظیمه بیشتر یافته می شود. از سگ بسیار کوچکتر و موی او سرخ مایل بسیاهی و در خارج آب تعیش نمیکند و در دیلم او راشنگ ن...
-
جستوجو در متن
-
قاسطر
لغتنامه دهخدا
قاسطر. [ طُ ] (معرب ، اِ) جندبادستر. (دزی ج 2 ص 295). به یونانی حیوانی است که در آب و غیر آن میباشد و خوراک آن ماهی و سرطان است در دریا و سنگریزه در خشکی و گویند جندبادستر خصیه ٔ آن است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به جندبادستر شود.
-
فاستره
لغتنامه دهخدا
فاستره . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی جندبادستر است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فاسترن شود.
-
فاشطره
لغتنامه دهخدا
فاشطره . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی جندبادستر است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
فاسترن
لغتنامه دهخدا
فاسترن . [ ] (معرب ، اِ) لغت سریانی است و به یونانی جندبادستر و فاطونیقی نامندو به فارسی بستان افروز است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
جندبیدست
لغتنامه دهخدا
جندبیدست . [ ج ُ دِ دَ ] (معرب ، اِ مرکب ) جند. جندبیدستر. (آنندراج ) رجوع به جند و جندبادستر و جندبیدستر شود.
-
قسطریون
لغتنامه دهخدا
قسطریون . [ ] (معرب ، اِ) قسطوریون . جُندبادستر است . (اختیارات بدیعی ). رجوع به مفردات ابن بیطار، و قسطوریون در همین لغت نامه شود.
-
قسطورین
لغتنامه دهخدا
قسطورین . [ ق َ ] (معرب ، اِ) جندبادستر باشد که به فارسی خزمیان نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسطور و قسطورة و قسطوریون شود.
-
قسطوریوس
لغتنامه دهخدا
قسطوریوس . [ ق َ ] (معرب ، اِ) جندبادستر است که به فارسی خزمیان نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسطوریون و قسطور و قسطورة شود.
-
اکسیا
لغتنامه دهخدا
اکسیا. [ ] (اِ) یکی از ادویه ٔ قتاله است . (ابن البیطار در شرح کلمه ٔ جندبادستر) (یادداشت مؤلف ).
-
قسطور
لغتنامه دهخدا
قسطور. [ ق َ ] (معرب ، اِ) جندبادستر است . (فهرست مخزن الادویه ). و آن را به فارسی خزمیان نامند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قسطورة و قسطورین و قسطوریوس و قسطوریون شود.
-
قسطوریون
لغتنامه دهخدا
قسطوریون . [ ق َ ] (معرب ، اِ) قسطوره است که آش بچه ها باشد. (برهان ). جندبادستر که به فارسی خزمیان نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسطور و قسطوریوس شود.
-
جندبیدستر
فرهنگ فارسی معین
(جُ دِ دَ تَ) [ معر ] (اِمر.) = جندبادستر. گندبیدستر: بیضة بیدستر است که سابقاً در تداوی ضددردهای عصبی و ناراحتی های روحی و ضایعات سیفلیسی و امراض عفونی دیگر به کار می رفته است ؛ خصیة الکلب البحر، خایة سگ آبی .
-
آش بچگان
لغتنامه دهخدا
آش بچگان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) جندبیدستر. جندبادستر. قندزقوری . قندقیرس . (مخزن الادویه ). گندبیدستر. جندقضاعه . گندسکلابی . خایه ٔ سگ آبی . جندقندز. قسطور. قسطوریون : جندبیدستر آش بچگانست که کند دفع علت صبیان .یوسفی طبیب .