کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جنحه
/jonhe/
معنی
جرمی که مجازاتش بیشتر از مجازات عمل خلاف و کمتر از مجازات جنایت باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بزه، جرم، جنایت، گناه
دیکشنری
misdemeanor
-
جستوجوی دقیق
-
جنحه
واژگان مترادف و متضاد
بزه، جرم، جنایت، گناه
-
offense, criminal offense
جنحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] هر عمل خلاف قانونی که برای هریک از انواع آن در مجموعۀ قوانین جزایی، مجازات درخواست شده باشد
-
جنحه
فرهنگ فارسی معین
(جُ حِ) [ ع . ] (اِ.) گناه ، بزه کوچک .
-
جنحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جنحَة] (حقوق) [منسوخ] jonhe جرمی که مجازاتش بیشتر از مجازات عمل خلاف و کمتر از مجازات جنایت باشد.
-
واژههای مشابه
-
جنحة
لغتنامه دهخدا
جنحة. [ ج ِ ح َ ] (ع اِ) اِثْم . (محیط المحیط). گناه ، و این لغتی است عامیانه و در هیچ یک از لغت نامه های معتبرنیست . (محیط المحیط). || (اصطلاح حقوق جزا) یکی از اقسام چهارگانه ٔ جرم بشمار میرود و بدو قسم جنحه ٔ کوچک یا تقصیر و جنحه ٔ مهم تقسیم میگردد...
-
جنحة
دیکشنری عربی به فارسی
گناه , بزه , تخطي از قانون
-
felony, major crime, serious crime
جنحۀ بزرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرم مهم یا نوع خطرناکی از جرم که قابل مجازات حبسِ بیش از یک سال باشد
-
misdemeanor, minor crime, summary offense
جنحۀ کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرمی که به دلیل داشتن مجازات کمتر در مقایسه با جنحۀ بزرگ کماهمیت پنداشته میشود و محکومیت حبس یک سال یا کمتر دارد
-
جستوجو در متن
-
تخطی از قانون
دیکشنری فارسی به عربی
جنحة
-
perjured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجاز است، مرتکب جنایت یا جنحه
-
committing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرتکب شدن، مرتکب جنایت یا جنحه
-
perpetrators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجرمان، مرتکب جنایت یا جنحه
-
بزه
دیکشنری فارسی به عربی
اثم , جريمة , جنحة , ذنب , مخالفة