کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنجالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جنجالی
/janjāli/
معنی
کسی که دادوفریاد، آشوب و جنجال برپا کند؛ آشوبگر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
غوغایی، هوچی
دیکشنری
alarmist, contentious, rambunctious, rowdy
-
جستوجوی دقیق
-
جنجالی
واژگان مترادف و متضاد
غوغایی، هوچی
-
جنجالی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) 1 - کسی که جنجال برپا کند، آن که داد و فریاد کند. 2 - پرسر و صدا.
-
جنجالی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به جنجال) janjāli کسی که دادوفریاد، آشوب و جنجال برپا کند؛ آشوبگر.
-
جستوجو در متن
-
regicidal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
daintihood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
jeeringly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
forgeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
circumlocutional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
shrieky
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
subalgebraical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
punnical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
belligerencies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
jajman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
-
parosteal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی