کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جنج
/janj/
معنی
۱. آواز و فریاد.
۲. جنجال.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنج
لغتنامه دهخدا
جنج . [ ج َ ] (اِ) آواز و صدا و فریاد گاو را گویند. (برهان ) (آنندراج ).
-
جنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] janj ۱. آواز و فریاد.۲. جنجال.
-
جستوجو در متن
-
قاص
لغتنامه دهخدا
قاص . [ قاص ص ] (اِخ ) مدنی محمدبن قیس . قاص (داستانسرای ) عمربن عبدالعزیز است . وی در مدینه داستانسرائی میکرد. از ابوهریره و جابر به طرز مرسل و ابوسلمةبن عبدالرحمن و ابوصرمة و عمربن عبدالعزیز روایت کند، و از وی سلیمان نمی و لیث بن سعد و محمدبن اسحاق...