کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنتیانا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جنتیانا
/je(a)ntiyānā/
معنی
گیاهی با ساقۀ بلند، میانتهی، گرهدار، برگهای شبیه برگ کدو، و گلهای سرخ مایل به کبود که در کوهها و جاهای نمناک و سایهدار میروید. دمکردۀ ریشۀ آن برای درمان اسهال، سوءهاضمه، کرم معده و یرقان به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنتیانا
لغتنامه دهخدا
جنتیانا. [ ج ِ ] (معرب ، اِ) بوته ایست دارای گلهای زرد که در کوهستان میروید.ریشه ٔ آن بسیار تلخ است و این بوته در بیماریهای معده بکار میرود. (گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه ص 250).
-
جنتیانا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: géntiane] (زیستشناسی) je(a)ntiyānā گیاهی با ساقۀ بلند، میانتهی، گرهدار، برگهای شبیه برگ کدو، و گلهای سرخ مایل به کبود که در کوهها و جاهای نمناک و سایهدار میروید. دمکردۀ ریشۀ آن برای درمان اسهال، سوءهاضمه، کرم معده و یرقان به...
-
واژههای همآوا
-
جنطیانا
لغتنامه دهخدا
جنطیانا. [ ج َ / ج ِ ](معرب ، اِ) جنطیانه . گیاهی است . (ذیل اقرب الموارد). بیخی باشد سرخ رنگ به گندگی انگشت و از انگشت بزرگتر است و آنرا جنطین الملک و دواءالحیة و کف الذئب خوانند، گرم و خشک است در دوم و سیم . (برهان ) (آنندراج ). میوه ٔ درختی است شب...
-
جنطیانا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از لاتینی] (زیستشناسی) jentiyānā =جنتیانا
-
جستوجو در متن
-
جانطیان
لغتنامه دهخدا
جانطیان . (معرب ، اِ) جنتیانا. رجوع به جنتیانا شود.
-
کوشاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kušād = جنتیانا
-
گوشاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کوشاد› (زیستشناسی) [قدیمی] gušād, kušād = جنتیانا
-
جنطیانا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از لاتینی] (زیستشناسی) jentiyānā =جنتیانا
-
جانطیس
لغتنامه دهخدا
جانطیس . (اِخ ) جانطین . نام کسی بوده که جنتیانا را شناخته است . رجوع به جانطیس الملک شود.
-
کوشاد
لغتنامه دهخدا
کوشاد. (اِ) بیخ گیاهی باشد خوشرنگ و آن را جنطیانا گویند، تریاق جمیع زهرهاست . (برهان ) (آنندراج ). ریشه ٔ تلخ که جنطیانا نیز گویند. (ناظم الاطباء). کوشاذ. گوشاد. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). جنتیانا. (فرهنگ فارسی معین ).
-
بشلشکة
لغتنامه دهخدا
بشلشکة. [ ب ِ ش ِل ْ ش َ ک َ ] (معرب ، اِ) بشلیشکة. بلشکة به لغت یونانی بیخی است سرخ رنگ از انگشت دست گنده تر و هم بیونانی جنطیانا گویند: بول و حیض براند. (برهان ) (آنندراج ) (از دزی ج 1 ص 90). مأخوذ ازیونانی ، جنطیانا. (از ناظم الاطباء) (اختیارات ب...
-
ایران
لغتنامه دهخدا
ایران . (اِخ ) پهلوی ، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آ...