کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنایات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جنایات
/jenāyāt/
معنی
=جنایت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنایات
لغتنامه دهخدا
جنایات . [ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جنایت . تقصیرات . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به جنایت شود.
-
جنایات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع جنایَة] jenāyāt =جنایت
-
جستوجو در متن
-
fains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنایات
-
atrocities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنایات، قساوت، بی رحمی، سبعیت، خشونت
-
جرم شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) [عربی. فارسی] jormšenāsi علمی که دربارۀ جرائم، جنایات، و مردم تبهکار بحث میکند.
-
felonies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنایات، جنایت، تبه کاری، بزه، شرارت، بدکاری
-
جنایت
فرهنگ فارسی معین
(جِ یَ) [ ع . ] (مص ل .) گناه کردن . ج . جنایات .
-
spotters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متخصصان، نقطه نقطه، هدف یاب، خال گذار، کاشف جنایات
-
spotter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره، نقطه نقطه، هدف یاب، خال گذار، کاشف جنایات
-
recidivism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجدید حیات، بازگشت به، تکرار جنایات، باز گشت، عود
-
آگاهی
فرهنگ فارسی معین
1 - (حامص .) خبر، اطلاع . 2 - دانش ، معرفت . 3 - ( اِ.) شعبه ای از نیروهای انتظامی که به کشف دزدی ها و جنایات می پردازد. در گذشته تأمینات می گفتند.
-
پزشکی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - (حامص .) طبابت ، معالجة بیماران . 2 - (ص نسب .) منسوب به پزشک ، طبی . ؛~ قانونی شاخه ای از فن پزشکی که از شناسایی آسیب های ناشی از جنایات بحث می کند.
-
کاتی لینا
لغتنامه دهخدا
کاتی لینا. (اِخ ) یکی از افراد طبقه ٔ پاتریسیوس روم قدیم بود که بواسطه ٔ قبایح اعمال و جنایات فراوان خود را بدنام ساخت . کاتی لینا در سال 63 ق .م . با جمعی از نجبای ورشکست روم ، برآن شد که چیچرو کنسول روم را هلاک سازد و شهر را غارت کند، لیکن چیچرو در...
-
ارومش
لغتنامه دهخدا
ارومش . [ ] (اِ) تأویل این خبر آن باشد که حسنات بر اعواض کنند یعنی اعواض آلام او (ظالم ) بردارند و بمظلوم دهند، چه بادله ٔ عقل درست شده است که بعمل کسی دیگری را ثواب ندهند و نیز بادله ٔ شرع از قرآن و اخبار مقطوع علیها، لابد این خبر را تأویل باید و ...