کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعیت گیاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
plant population
جمعیت گیاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گروهی از افراد یک گونۀ گیاهی که در مکان و شرایط معین زندگی میکنند و با سایر گروههای آن گونه تفاوت دارند
-
واژههای مشابه
-
population inversion, population reversal
وارونگی جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] وضعیتی در سامانۀ اتمی که در آن تعداد اتمهای برانگیخته در تراز بالاتر، از تعداد اتمهای تراز پایینتر، بیشتر است
-
population pyramid
هرم جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نموداری هرمی که نمایانگر ساختار هر جمعیت براساس تعداد و جنسیت و سن افراد آن است
-
arm population
جمعیت بازویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارههای جوانی که در بازوهای مارپیچی کهکشانها جمع شدهاند
-
bacterial population
جمعیت باکتریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] تعداد یاختههای هر نسل از یک باکتری که دو برابر تعداد نسل قبل است
-
population of levels
جمعیت ترازها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابعی که تعداد نسبی ذرات را در حالتهای مختلف انرژی معین میکند
-
reference population
جمعیت مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] جمعیت معیار که میتوان جمعیت مورد مطالعه را با آن مقایسه کرد متـ . جامعۀ مرجع
-
study population
جمعیت مطالعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مجموعهواحدهای یک مطالعه که متغیرهای مورد نظر پژوهشگر در آنها اندازهگیری یا تعیین میشود متـ . جامعۀ مطالعه
-
Mendelian population
جمعیت مِندلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] گروهی از افراد که با یکدیگر آمیزش میکنند و زادآوری دارند و دارای خزانۀ ژنی مشترک هستند
-
population cycle
چرخۀ جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوسانات مکرر فراوانی افراد در یک جمعیت بین دورههای کمینه و بیشینۀ تراکم
-
population structure
ساختار جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ترکیب جمعیت براساس سن و جنسیت افراد آن
-
population growth
رشد جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغییر در اندازۀ جمعیت در طول زمان براثر زادوولد و مرگومیر و درونکوچی (immigration) و برونکوچی (emigration)
-
انفجار جمعیت
فرهنگ فارسی معین
( ~ جَ یَُ) [ ع . ] (اِمر.) اصطلاحاً به رشد سریع جمعیت دنیا پس از انقلاب صنعتی به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم گفته می شود.
-
population size
اندازۀ جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تعداد افراد یک جمعیت معین