کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعیت مرجع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کم جمعیت
دیکشنری فارسی به عربی
رقيق
-
جمعیت انبوه
دیکشنری فارسی به عربی
الجمع الغفير ، الجموع الحاشدة ، الجموع الغفير ، حشد غفير
-
آمارگیری جمعیت
دیکشنری فارسی به عربی
أحصاءُ السُّکّانِ
-
سرشماری جمعیت
دیکشنری فارسی به عربی
أحصاءُ السُّکّانِ
-
جمعیت کثیر
دیکشنری فارسی به عربی
عدد
-
جمعیت اسلامى
دیکشنری فارسی به عربی
الرابطة الإسلامية
-
current population survey
آمارگیری جمعیت جاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] نوعی آمارگیری نمونهای کل جمعیت یا زیرگروههای مختلف جمعیت، بهصورت سالانه یا فصلی یا ماهانه، برای برآورد میزان درآمد و اشتغال و دیگ ویژگیهای نیروی کا متـ . آمارگیری جمعیت موجود
-
آمارگیری جمعیت موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ← آمارگیری جمعیت جاری
-
population genetics
ژنشناسی جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] شاخهای از علم ژنشناسی که به بررسی ترکیب ژنشناختی جمعیتها میپردازد
-
population biology
زیستشناسی جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بررسی جمعیت از دیدگاه علم زیستشناسی
-
population ecology
بومشناسی جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بررسی جمعیت از دیدگاه علم بومشناسی
-
palaeodemography
دیرینجمعیتشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ جمعیتهای انسانی و تغییرات جمعیتی دوران باستان و الگوهای مرگومیر آنها در دوران گذشته
-
اعضای جمعیت فراماسونری
دیکشنری فارسی به عربی
البناؤون الأحرار
-
جمعیت تشکیل دادن
دیکشنری فارسی به عربی
عصابة
-
خیابان پر جمعیت
دیکشنری فارسی به عربی
حي فقير