کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جمعة
معنی
ادينه , جمعه
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمعة
دیکشنری عربی به فارسی
ادينه , جمعه
-
واژههای مشابه
-
جمعه
واژگان مترادف و متضاد
آدینه
-
جمعه
فرهنگ واژههای سره
آدینه
-
جمعه
فرهنگ فارسی معین
(جُ عِ) [ ع . جمعة ] (اِ.) هفتمین روز هفته مسلمانان .
-
جمعه
لغتنامه دهخدا
جمعه . [ ج ُ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِ) مجموعة. جمعه از تمر؛ یک مشت از خرما. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || الفت . (منتهی الارب ): ادام اﷲ جمعة ما بینکما؛ ای الفة ما بینکما. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || یوم الجمعة؛ روز آدینه . (منتهی الارب ). هف...
-
جمعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جمعَة و جمُعَة، جمع: جُمَعات] jom'e ۱. هفتمین روز هفته؛ آدینه.۲. شصتودومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۱ آیه.
-
جُمُعَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
روز جمعه - آخرین روز هفته
-
جَمْعَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
گرد آوردنش
-
جمعه
دیکشنری فارسی به عربی
جمعة
-
جمعه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ǰomɂa طاری: ǰumɂa طامه ای: ǰumɂa طرقی: ǰumɂa کشه ای: ǰumɂa نطنزی: ǰomɂa / âyna
-
امام جمعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'emāmjom'e پیشنمازِ خوانندۀ خطبه در نمازجمعه که دیگران به او اقتدا میکنند.
-
جمعه لو
لغتنامه دهخدا
جمعه لو. [ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار واقع در 30هزارگزی راه مالرو عمومی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . دارای 199 تن سکنه . آب آن از قزل اوزن و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی ...
-
ده جمعه
لغتنامه دهخدا
ده جمعه . [ دِه ْ ج ُ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مشیز شهرستان سیرجان . واقع در 24هزارگزی جنوب مشیز. سکنه ٔ آن 180 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
صلاة جمعه
لغتنامه دهخدا
صلاة جمعه . [ ص َ ت ِ ج ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة شود.