کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جمدر
/jamdar/
معنی
سلاحی شبیه شمشیر؛ کتاره؛ قداره.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمدر
لغتنامه دهخدا
جمدر. [ ج َ دَ ] (اِ) سلاحی است که آنرادر هندوستان کتار گویند بر وزن قطار و اصل آن جنب در است یعنی پهلوشکاف و بهندی یعنی دندان عزرائیل . (برهان ). در حاشیه ٔ چک آمده : «معنی این لفظ که بهندی دندان عزرائیل می نویسد غلطاست ، زیرا که به هندی جمدهر مختصر...
-
جمدر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جمندر، جنبیه› [قدیمی] jamdar سلاحی شبیه شمشیر؛ کتاره؛ قداره.
-
جستوجو در متن
-
جنبیه
لغتنامه دهخدا
جنبیه . [ جَم ْ ی َ ] (اِ) نام سلاحی است که آنرا جمدر هم گویند و در هندوستان کتار خوانند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به جمدر شود.
-
غدرک
لغتنامه دهخدا
غدرک . [ غ َ رَ ] (اِ) غَدر. جیبه ٔ جامه ٔ روز جنگ ، در مؤید الفضلا به جای حرف ثالث الف نوشته اند، اﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ). نوعی است از اسلحه ٔ هند که آن راکدر خوانند؛ یعنی جیبه ٔ جامه . (فرهنگ رشیدی ). || یکی از سلاحهای اهل هند که آن را جمدر ...
-
ذات
لغتنامه دهخدا
ذات . (ع اِ) تأنیث ذو. صاحب . مالک . دارا. خداوند. و تثنیه ٔ آن ذواتا. و ج ، ذوات : امراءة ذات مال . || مؤلف آنندراج آرد: ذات : بالفتح ، بمعنی صاحب و خداوند و به معنی هستی و حقیقت هر چیز و نفس هر شی ٔ و مؤنث ذو. و در اصطلاح سالکان ذات را به اعتبار...