کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمال الدین ازهری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جمال آباد
لغتنامه دهخدا
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ )دهی است در یک فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق ارسنجان . (فارسنامه ). از قرای بلوک ارسنجان فارس است . (مرآت البلدان ج 4 ص ص 264).
-
جمال آباد
لغتنامه دهخدا
جمال آباد. [ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری میانه و در مسیر شوسه ٔ میانه - تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است و سکنه ٔ آن 142 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی ز...
-
جمال الدوله
لغتنامه دهخدا
جمال الدوله . [ ج َ لُدْ دَ ل َ] (اِخ ) لقب فرخ زاد غزنویست . رجوع به فرخزاد شود.
-
جمال پاشا
لغتنامه دهخدا
جمال پاشا. [ ج َ ] (اِخ ) از رجال دولت عثمانی است که با انوارپاشا و طلعت پاشا ارکان ثلاثه ٔ دولت عثمانی فرقه ٔ جوانان ترک راتشکیل میدادند. وی در جنگ بین المللی سابق (اول ) حاکم شامات بود و جمع کثیری از رؤسا و زعما و فضلا و اعیان سوریه را بجرم استقلا...
-
جمال پرست
لغتنامه دهخدا
جمال پرست . [ ج َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) که عاشق و دلباخته ٔ زیبایی باشد و همه چیز را فدای آن کند.
-
جمال پرستی
لغتنامه دهخدا
جمال پرستی . [ ج َ پ َ رَ ](حامص مرکب ) عمل جمال پرست . رجوع به جمال پرست شود.
-
جمال کندی
لغتنامه دهخدا
جمال کندی . [ ج َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آواجیق بخش حومه ٔ شهرستان ماکو واقع در 42هزارگزی شمال باختری ماکو و 2500گزی باختر راه ارابه رو پیراحمد کندی ، موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 215 تن و آب آن از قرخ بلاغ و م...
-
ده جمال
لغتنامه دهخدا
ده جمال . [ دِه ْ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد. واقع در 75هزارگزی شمال خاوری بافق دارای 300 تن سکنه است . آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
شیرین جمال
لغتنامه دهخدا
شیرین جمال . [ج َ ] (ص مرکب ) خوشگل مانند شیرین . (ناظم الاطباء).
-
طاوس جمال
لغتنامه دهخدا
طاوس جمال .[ وو ج َ ] (ص مرکب ) بزیبائی طاوس . بجمال طاوس : تا غزالی صید کند یا طاوس جمالی در قید آرد.(سندبادنامه ص 259).
-
صاحب جمال
لغتنامه دهخدا
صاحب جمال . [ ح ِ ج َ ] (ص مرکب ) خوش صورت . خوشگل . زیبا. وجیه . خوبروی . حَسین . حَسینة : یکی را زنی صاحب جمال درگذشت . (گلستان ). حسن میمندی را گفتند: سلطان محمود چندین بنده ٔ صاحب جمال دارد که هر یک بدیع جهانی اند. (گلستان ). و خواهر صاحب جمال خو...
-
صفوان جمال
لغتنامه دهخدا
صفوان جمال . [ ص َ ن ِ ج َم ْ ما ] (اِخ ) ابن مهران اسدی ، وی ثقه ای جلیل و از گزیدگان اصحاب امام صادق و امام کاظم (ع ) است و بغایت نزد این دو بزرگوار گرامی بود. شیخ کشی به اسناد خوداز حسن بن علی بن فضال از وی روایت کند که بر مولای ماابوالحسن اول (ام...
-
باغ جمال
لغتنامه دهخدا
باغ جمال . [ ج َ ] (اِخ ) دهی در دو فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب میناب است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
باغ جمال
لغتنامه دهخدا
باغ جمال . [ غ ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سربند سفلی بخش سربند شهرستان اراک که در 42 هزارگزی جنوب باختر آستانه و 27 هزارگزی ایستگاه دو رود واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 194 تن سکنه و آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده ٔ ...
-
پهلوان جمال
لغتنامه دهخدا
پهلوان جمال . [ پ َ ل َ ج َ ] (اِخ ) رجوع به جمال ... و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 603 شود.