کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمال الدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن نصیر از ادیبان و شاعرانی بود که در دولت ملوک جبال ، از جمله سلطان سعید روزگار میگذرانید.تألیفاتی دارد از جمله مجلس آرای شهابی . او راست :گل که شایان باده بود رسیدآمدن وعده داده بود رسیدجنگ لاله گذشت و لشکر ...
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) یحیی بن عیسی مکنی بابن مطروح . رجوع به ابن مطروح جمال الدین در همین لغت نامه شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) یوسف بن زکی یکی از عالمان و فقیهان بزرگ عهد امیر شیخ حسن بود. او راست : تهذیب الکمال فی اسماء الرجال . وی به سال 742 هَ . ق . درگذشت . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 232).
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) یوسف بن عبداﷲ مکنی به ابن عبدالبر. رجوع به ابن عبدالبر در همین لغت نامه شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) یوسف بن هشام حنبلی نحوی مکنی به ابن هشام از ادبا و دانشمندان و مؤلف کتاب مشهور نفیس مغنی است . عبداﷲبن یوسف نیز مکنی به ابن هشام و معروف به جمال الدین بوده و او نیزکتابی بنام مغنی تألیف کرده است . (ریحانة الادب ج...
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ )ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲ معروف به ابن مالک . رجوع به ابن مالک جمال الدین ابوعبداﷲ در همین لغت نامه شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ )یوسف عزیز یازدهمین از ممالیک برجی است که به سال 842 هَ . ق . بحکومت رسید. (طبقات سلاطین اسلام ص 74).
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ](اِخ ) ابن قیمار از وزیران سلاجقه در دولت مغیث الدین و غیاث الدین سلجوقی است . رجوع به حبیب السیر شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ](اِخ ) محمدبن علی سراجی از شاعران است . عوفی وی را در شمار شعرای آل سلجوق ذکر کند. این چند بیت از قصیده ای که در مدح سلطان خسرو ملک گوید انتخاب میشود:چون خواست روی خویش نمود از حجاب شب بر روی روز بست ز ظلمت نقاب شب سیمرغ آ...
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْدی ] (اِخ ) عبدالرزاق . رجوع به جمال اصفهانی شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ مکنی به ابن مالک .رجوع به ابن مالک جمال الدین در همین لغت نامه شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین .[ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمد طاهر یا محمدبن طاهر صدیقی هندی ملقب به ملک المحدثین از دانشمندان اواخر قرن دهم هجری است . از اوست : 1 - مجمعالتجار فی غرائب التنزیل و لطایف الاخبار. این کتاب در لکنهور بچاپ رسیده است . 2 - المغنی فی اسماء رجال ...
-
واژههای مشابه
-
جَمَالٌ
فرهنگ واژگان قرآن
زینت - حسن منظر- زیبایی
-
کهریز جمال
لغتنامه دهخدا
کهریز جمال . [ ک َ ج َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان سلگی است که در شهرستان نهاوند واقع است و 380 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
جمالالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jamāloddin) (عربی) زیبایی در دین ، نیکویی در دین ، آن که در چهرهاش زیبایی دین نهفته است.