کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمادی الاول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جمادی الاول
/jamādiyol'avval/
معنی
ماه پنجم از سال هجری قمری، پس از ربیعالثانی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمادی الاول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جمادیالاولی jomādal'ulā] jamādiyol'avval ماه پنجم از سال هجری قمری، پس از ربیعالثانی.
-
جمادی الاول
واژهنامه آزاد
سرمای اول (زمستان اول)
-
واژههای مشابه
-
جمادی خمسة
لغتنامه دهخدا
جمادی خمسة. [ ج ُ دا خ َس َ ] (ع اِ مرکب ) نام جمادی الاولی است . (منتهی الارب ). چه ماه پنجم عربی است . رجوع به جمادی الاولی شود.
-
جمادی ستة
لغتنامه دهخدا
جمادی ستة. [ ج ُ دا س ِت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) جمادی الثانیه . (منتهی الارب ). چه ماه ششم سال قمری است .
-
جمادی الاولی
لغتنامه دهخدا
جمادی الاولی . [ ج ُ دَل او لا ] (ع اِ مرکب ) ماه پنجم از ماههای قمری . رجوع به جمادی شود.
-
جمادی الثانیة
لغتنامه دهخدا
جمادی الثانیة. [ ج ُ دَث ْ ثا ی َ ] (ع اِ مرکب ) ماه ششم از ماههای قمری . رجوع به جمادی شود.
-
جمادی الثانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جُمادَیالثّانیَة] jamādiyossāni ماه ششم از سال هجری قمری، پس از جمادیالاول؛ جَمادیالآخر؛ جُمادَیالاُخریٰ.
-
جمادی الثانی
واژهنامه آزاد
سرمای دوم (زمستان دوم)
-
جستوجو در متن
-
مصدر
لغتنامه دهخدا
مصدر. [ م ُ دِ ] (ع اِ) نام جمادی الاولی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام ماه جمادی اول . (ناظم الاطباء). رجوع به جمادی الاول شود.
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) صاحب حبیب السیر گوید: در جمادی الاول سنه ٔ سبع و عشرین و خمسمائه (527 هَ . ق .). حسن گرگانی بر دست ابومنصور و ابراهیم خیرآبادی متوجه عالم ابدی گردید.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بحرالعلوم طباطبائی نجفی . درگذشته ٔ نهم جمادی الاول 1255 هَ . ق . او راست : التاریخ المنظوم که در آن تواریخ وفیات علمای شیعه را سروده است . (ذریعه ج 3 ص 289).
-
اسماء
لغتنامه دهخدا
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) ترک وی با جمعی لشکریان قاهر خلیفه را در اواسط جمادی الاول سنه ٔ اثنی و عشرین و ثلثمائة (322 هَ . ق .) خلع کردند و میل کشیدند. (تاریخ گزیده چ براون ج 1 ص 344).
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن محب الدین محمدبن الکمال الضریر العباسی وی از جد خود و ابن رواج والسبط روایت کرد، در جمادی الاول 721 در سن 79 سالگی در مصر وفات کرد. رجوع به کتاب حسن المحاضره فی الاخبار مصر و القاهره جزء اول ص 179 شود.