کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلوگیری کننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلوگیری کننده
دیکشنری فارسی به عربی
تحريمي , سدادة , مانع
-
واژههای مشابه
-
جلوگیری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امنع , توقيف , عيش
-
جلوگیری کردن از
دیکشنری فارسی به عربی
اعق , لجام , مراقبة
-
وسیله جلوگیری از ابستنی
دیکشنری فارسی به عربی
مانع الحمل
-
از بروز احساسات جلوگیری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امنع
-
از پدید آمدن اصطکاک (برخورد) میان دو طرف جلوگیری کرد
دیکشنری فارسی به عربی
مَنَعَ حُدوثَ احتکاکٍ بَينَ الجانِبَينِ
-
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند (در هلند)
دیکشنری فارسی به عربی
خندق
-
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
دیکشنری فارسی به عربی
ثقل
-
جستوجو در متن
-
دست کن
لغتنامه دهخدا
دست کن . [ دَ ک َ ] (نف مرکب ) دست کننده . کننده ٔ دست . || (اِ مرکب ) حنائی را گویند که بعد از رنگ دادن از دست کنند. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). || آب که با آن دست شسته باشند : به ناخن طاس آبی از ته گردچو آب دست کن باید برآورد.شفیع اثر.
-
چاه کن
لغتنامه دهخدا
چاه کن . [ ک َ ] (نف مرکب ) مقنی و چاخو. (ناظم الاطباء). کسی که کارش چاه کندن است . (فرهنگ نظام ). حفار. کموش . کَن کَن . چاه کننده . کننده ٔ چاه . آنکه چاه میکند. غارّ. (منتهی الارب ) : ببرد از میان لشکری چاه کن کجا نام بردند از آن انجمن . فردوسی .پ...
-
stabilizers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تثبیت کننده ها، تثبیت کننده، متعادل کننده، استوار کننده
-
seducers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اغوا کننده ها، گمراه کننده، اغوا کننده، گمراه کننده زنان
-
lifters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالابرها، برطرف کننده، بلند کننده، بالا بر، مرتفع کننده، متعال کننده