کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلوخان،درگاهی، پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلوخان،درگاهی،
لهجه و گویش تهرانی
محوطه باز جلو ورودی
-
واژههای مشابه
-
جلوخان
واژگان مترادف و متضاد
پیشخوان، درگاه
-
curbside
جلوخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسیر پیادهرو برای ورود به پایانۀ مسافری و خروج از آن در بخش زمینی
-
جلوخان
فرهنگ فارسی معین
(جُ یا جِ لُ) [ تر - فا. ] (اِ.) پیشگاه خانه .
-
جلوخان
لغتنامه دهخدا
جلوخان . [ ج ِ ل َ ] (اِ مرکب ) زمین مسطحی که پیش در خانه ای باشد. (فرهنگ نظام ). پیشگاه خانه و میدانگاه جلو در خانه . (ناظم الاطباء).
-
جلوخان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] je(o)lo[w]xān پیشگاه خانه؛ میدان جلو منزل و عمارت.
-
port 2
درگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. میانایی در رایانه که میتوان افزاره را ازطریق بافه به آن وصل کرد 2. پایانگاهی (endpoint) برای اتصال منطقی در برخی از شبکههای مخابراتی
-
درگاهی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) تورفتگی در یک دیوار از کف زمین تا بلندی قد انسان به صورت اشکاف یا دولابچة بدون در.
-
درگاهی
لغتنامه دهخدا
درگاهی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به درگاه . || درباریان و مردمان و سپاهیان که در خدمت دربارند : پس به مشاورت آلتونتاش ...تغتمش جامه دار نامزد شد به سالاری این شغل با چهار هزار سوار درگاهی و سه هزار پیاده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 63). بیرون سرای پرده بس...
-
درگاهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به درگاه) dargāhi آستانه.
-
درگاهی
لهجه و گویش تهرانی
ورودی اتاق
-
lintel
تیر درگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری افقی که بالای هر بازشو مانند در و پنجره برای تحمل وزن قسمت بالادست کار گذاشته شود متـ . نعلدرگاه
-
cargo port, side port, port 3
درگاهی بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] درگاهی در بدنۀ کشتی که از آن برای تخلیه و بارگیری عرشههای میانی کشتی استفاده میشود
-
USB port
درگاهی همهگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] درگاهی در افزاره یا رایانه که از استاندارد همهگذر برای انتقال دادهها استفاده میکند