کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جلنگ
/jeleng/
معنی
نوعی پارچۀ ابریشمی ضخیم زردوزیشده که از آن قبا و شلوار و کلاه میدوختند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلنگ
لغتنامه دهخدا
جلنگ . [ ج ِل ِ ] (اِ) نوعی از قماش ابریشمی باشد که آنرا با زرتار و بی زرتار نیز میبافند و از آن قبا و چکمه و کلاه و شلوار و امثال آن میسازند. (برهان ) : در بر آن جلنگ زربفته ای بسا دل که شد بهم رفته . اوحدی .|| بیاره و بنه ٔ خربوزه و هندوانه و کدو و...
-
جلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] jeleng نوعی پارچۀ ابریشمی ضخیم زردوزیشده که از آن قبا و شلوار و کلاه میدوختند.
-
جلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] jeleng = جلونک
-
واژههای مشابه
-
کِر جِلنگ
لهجه و گویش بختیاری
kerjeleng خرچنگ.
-
جرینگ، جیرینگ، جِرنگ، جِلنگ، جیلینگ
لهجه و گویش تهرانی
صدای برخورد پول، صدای شکستن شیشه.
-
جستوجو در متن
-
clinking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلتنگ، جلنگ جلنگ صدا کردن، بصدا دراوردن
-
clinks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لقمه ها، سلول زندان، جلنگ جلنگ صدا کردن، بصدا دراوردن
-
clink
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلینیک، سلول زندان، جلنگ جلنگ صدا کردن، بصدا دراوردن
-
clinked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده، جلنگ جلنگ صدا کردن، بصدا دراوردن
-
چلونک
لغتنامه دهخدا
چلونک . [ چ َ ن َ ] (اِ) درخت و بوته ٔ خربزه را گویند. (برهان ) (آنندراج ). همان جلونک است . (شرفنامه ٔ منیری ). جلنگ .بیاره و بته ٔ خربزه و هندوانه و کدو و خیار و نظایراینها. و رجوع به جلنگ و جلونک شود. || تخم خربزه یا گل آن . (ناظم الاطباء). || (اِ...
-
تلنگ
لغتنامه دهخدا
تلنگ . [ ت ِ ل ِ] (اِ) زدن انگشت باشد بر دف و دایره و امثال آن . (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء)(از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) : آنجاکه بچرخ است مه از ضرب تلنگ آتش زند از شوق در آن راه شلنگ رفتیم و رسیدیم و گرفتیم به چ...