کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
جلغ
لغتنامه دهخدا
جلغ. [ ج َ ] (ع مص ) بریدن گوشت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ): جلغ القوم بعضهم بعضاً بالسیف ؛ گوشت برید بعض ایشان مر بعض را بشمشیر. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
استمنا
واژگان مترادف و متضاد
جلق، خودارضایی
-
masturbation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استمناء، جلق
-
استمناء
دیکشنری عربی به فارسی
استمناء , جلق
-
استمن
دیکشنری عربی به فارسی
جلق زدن
-
onanisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یونانیسم ها، جلق
-
onanism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یونانیسم، جلق
-
masturbate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استمناء، جلق زدن
-
masturbating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودارضایی، جلق زدن
-
masturbated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استمناء، جلق زدن
-
استمناء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) جلق زدن . 2 - (اِمص .) جلق زنی .
-
استمنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استمناء] 'estemnā خارج کردن منی از آلت تناسلی خود بدون مقاربت؛ جلق. Δ این عمل در شرع اسلام حرام است.
-
self-abuse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود آزاری، سوء استفاده از استعدادهای خود، جلق، استمناء با دست، توهین بنفس، خود شکنی
-
جلاق
لغتنامه دهخدا
جلاق . [ ج َل ْ لا ] (ع ص ) آنکه جلق می زده باشد. (آنندراج ). جلق زننده و استمنأکننده . (ناظم الاطباء) : هوای ...ن دگر افتاد بر سرم آن به که شب برغم ...س از ذوق ...ن شوم جلاق .فوقی یزدی (از آنندراج ).