کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلذاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلذاء
لغتنامه دهخدا
جلذاء. [ ج ِ] (ع ص ) زمین درشت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
جلظاء
لغتنامه دهخدا
جلظاء. [ ج ِ ] (ع اِ) زمین درشت . (منتهی الارب ). رجوع به جلذاء شود.
-
جستوجو در متن
-
جلظاء
لغتنامه دهخدا
جلظاء. [ ج ِ ] (ع اِ) زمین درشت . (منتهی الارب ). رجوع به جلذاء شود.
-
جلذاءة
لغتنامه دهخدا
جلذاءة. [ ج ِ ءَ ] (ع ص ) زمین درشت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و این اخص است از جِلذاء. (منتهی الارب ) (از آنندراج ).
-
ظ
لغتنامه دهخدا
ظ. (حرف ) نشانه ٔ حرف هفدهم است از الفبای عرب و نام آن ظاء است و ظی و در حساب جُمَّل آن را به نهصد دارند و در حساب ترتیبی فارسی نماینده ٔ عدد بیست است و آن یکی از دو حرف مختص به عرب است که یکی همین ظ و دیگری ض است و از حروف مصمته و مطبقه و از حروف هف...
-
درشت
لغتنامه دهخدا
درشت . [دُ رُ ] (ص ) زبر. زمخت . خشن . مقابل نرم و لین . اخرش . (تاج المصادر بیهقی ). اخشب . اِرْزَب ّ. (منتهی الارب ). اقض . (تاج المصادر بیهقی ). اقود. اکتل . (منتهی الارب ). ثقنة. (دهار). جادس .جاسی ٔ. جحنش . جرعب . جشیب . جلحمد. جِلَّوذ. خَشِب . ...