کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلجب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلجب
لغتنامه دهخدا
جلجب . [ ج َ ج َ ] (اِخ ) نام مردی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جلجب
لغتنامه دهخدا
جلجب . [ ج َ ج َ ] (ع ص ) پیر ضَخم . (از یادداشت های دهخدا). جِلجاب . جلجابة. پیر فرتوت و کلان که موی پیش سرش افتاده باشد. (منتهی الارب ).
-
جلجب
لغتنامه دهخدا
جلجب . [ ج َ ج َ] (ع ص ) جلجاب . (منتهی الارب ). رجوع به جلجاب شود.
-
جلجب
لغتنامه دهخدا
جلجب . [ ج ِ ج َب ب ] (ع ص ) دراز. طویل . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
جلجاب
لغتنامه دهخدا
جلجاب . [ ج ِ ] (ع ص ) پیر فرتوت و کلان که موی پیش سرش افتاده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جَلجَب . رجوع به جلجابة و جَلجَب شود. || جمل جلجاب ؛ شتر نر سطبر و نگویند جلجابة. (منتهی الارب ).
-
لهم
لغتنامه دهخدا
لهم . [ ل ِ هََ م م ] (اِخ ) ابن جلجب از بنی جدیس است . (منتهی الارب ).
-
دراز
لغتنامه دهخدا
دراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائی بدان بینند، چون : گیسوانی ،دستی ، ریشی دراز یا مقابل پست و آن طولی باشد عمودی ، چون از ز...