کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلامید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جلامید
/jalāmid/
معنی
=جلمود
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلامید
لغتنامه دهخدا
جلامید. [ ج َ ] (ع اِ) ج ِ جُلمود. (منتهی الارب ). || ثقل و سنگینی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ): القی علیه جلامید. (اقرب الموارد).
-
جلامید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جلمود] [قدیمی] jalāmid =جلمود
-
جستوجو در متن
-
حامر
لغتنامه دهخدا
حامر. [ م ِ ] (اِخ ) ناحیتی است میان رَقّة و مَبِج کنار شط فرات . اخطل گفته است : و ما مَزبد یعلو جلامیدُ حامریشق الیها خیزُراناً و غرقداً...(معجم البلدان ).
-
حامد
لغتنامه دهخدا
حامد. [ م ِ ] (اِخ ) (تل ...) موضعی است از کوه حِراء مشرف بر مکه . ابوصخر هذلی گوید:بأغزر من فیص الاسیدی خالدو لامزبد یعلو جلامید حامد.(معجم البلدان ).