کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلالیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلالیه
لغتنامه دهخدا
جلالیه . [ ج َ لی ْ ی َ ] (اِخ ) (کهریزنو) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش دلیجان شهرستان محلات واقع در دوهزارگزی شمال دلیجان ، کنار راه شوسه ٔ اصفهان - قم . این ده در دامنه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔ آن 50 تن . و آب آن از قنات و محصول آن غل...
-
جلالیه
لغتنامه دهخدا
جلالیه . [ ج َ لی ْ ی َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . واقع در 23هزارگزی جنوب باختری ری و شش هزارگزی باختر راه قم . این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔ آن 158 تن . آب آن از قنات ومحصول آن غلات ، صیفی ، چغندر ق...
-
جلالیه
لغتنامه دهخدا
جلالیه . [ ج َ لی ْ ی َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک روم . درتاریخ حبیب السیر آمده : در ایام سلطنت قسطنطین دین نصاری تقویت یافته متوطنان بلادی که بولایت روم اتصال دارد از جلالیه و صقالیه و روس و آلان و ارمن و کرج بتمام ایمان آوردند. (حبیب السیر چ خیام ج 1...
-
جلالیه
لغتنامه دهخدا
جلالیه . [ج َ لی ْ ی َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ سوسنگرد شهرستان دشت میشان . واقع در 9هزارگزی خاوری سوسنگرد سر راه مالرو عمومی اهواز بسوسنگرد. این ده در دشت قرارگرفته و هوایی گرمسیری مالاریایی دارد. سکنه ٔ آن 250تن . آب آن از رودخانه ٔ کرخه بوسی...
-
واژههای مشابه
-
صفات جلالیه
لغتنامه دهخدا
صفات جلالیه . [ ص ِ ت ِ ج َ لی ی َ / ی ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صفات باری ... شود.
-
جستوجو در متن
-
علی محتشم
لغتنامه دهخدا
علی محتشم . [ ع َ ی ِ م ُ ت َ ش َ ] (اِخ ) ابن خواجه میر احمد محتشم کاشانی . متوفی در سال 1000 هَ . ق . او را دیوان شعری است بنام «جلالیه » که آن را بنام شاطر جلال سروده است . و شاطر جلال مطربی بود که جزو دسته ٔ مطرب و نوازنده در سال 970 هَ . ق . از ...
-
تسلیم اصفهانی
لغتنامه دهخدا
تسلیم اصفهانی . [ ت َ م ِ اِ ف َ ] (اِخ ) میرزا صادق نام داشته و چندی لوای سیاحت افراشته ارادت غلام علی شاه هندی راگزیده ... گویند مردی صاحب ذوق بود اما به طریق سلسله ٔ جلالیه رفتار می نمود ملاقاتش اتفاق نیفتاد. چند سال قبل از این (تاریخ تصنیف کتاب )...
-
صفات باری
لغتنامه دهخدا
صفات باری . [ ص ِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صفات در باری تعالی بسیط است و در ممکنات مرکب ، یعنی هنگامی که گویند باری تعالی عالم ، قادر، مرید... است نفس علم و اراده و قدرت را صفت نامند، اما در ممکنات صفت ، ثبوت عرضی است برای ذات ، مثلاً «عالم » ه...
-
خاصه
لغتنامه دهخدا
خاصه . [ خاص ْ ص َ ] (ع ص ، ا، ق ) خاصة. ضد عامه . (ناظم الاطباء). ضد عام . (آنندراج ). الذی تخصّه لنفسک . ضدالعامة کالخاص .(اقرب الموارد) (تاج العروس ) (المنجد) (فرهنگ ناظم الاطباء). || از جنس اعلی . مقابل خرجی . از نوع ممتاز. چیز گران بها. هر چیز ب...